مروری بر ابعاد شخصیتی امام خمینی(س)

حیات طیبه

انسانهایی که در پرتو ذات اقدس الهی شخصیت خود را می سازند و سعی می کنند انسانی الهی باشند، صفات مختلف الهی در وجودشان تجلی می کند و امام راحل در طول حیات خویش تلاش نمودند تا تربیت شده مکتب حضرت علی (ع) و پیرو ایشان باشند.

کد : 59132 | تاریخ : 02/04/1397

شناخت شخصیتهای تاریخی و تلاش برای جلوگیری از تخریب این چهره ها، از عوامل موثر حفظ و تداوم اندیشه های تابناک آنها می باشد. بنابراین، حراست از اهداف و دستاوردهای جمهوری اسلامی نیازمند بازشناسی ویژگی های بنیانگذار آن برای نسل حاضر و آینده است.

با نگرشی به زندگی مولای متقیان با این حقیقت روبرو می شویم که دو جریان متضاد در زمان ایشان شکل گرفت و به قول استاد شهید مطهری در کتاب جاذبه و دافعه حضرت علی(ع)، عده ای او را تا مرز کفر (مانند خوارج) و عده ای هم در حد الوهیت و خدا (مانند جریانات علی اللهی) می رسانند. هم جریان خوارج و هم جریان غلات (کسانی که نسبت به شخصیت ایشان غلو می کردند) در زمان خود حضرت علی پدیدار شدند. علت پیدایش خوارج این بود که آنها توان هضم برخورد حکیمانه و قاطعانه حضرت علی در برابر معاویه در جریان حکمیت و مصلحت اندیشی ایشان برای اسلام را نداشتند لذا ایشان را به کفر متهم کردند. غلات هم با دیدن چشمه های عظیمی از جوشش های معنوی و کارهای اعجاب انگیزی که ایشان در جریان جنگ جمل از خود نشان دادند به این نتیجه رسیدند که علی (ع) از سطح انسان فراتر است و نعوذ بالله او خداست. در حالی که در صفات انسان کامل هیچ تضادی نیست، زیرا انسان نماینده خدا، مظهر اسما و صفات الهی و خلیفه خدا است و خداوند صاحب صفات جمال و جلال است و جمع آنها در ذات اقدس الهی موجب جمع اضداد نیست.

" شخصیت این مرد بزرگ که امام امّت شد، شخصیتی است که [در] اسلام و قبل از اسلام و بعدها هم کسی مثل او نمی تواند سراغ کند. یک موجودی که امور متضاده را در خودش جمع کرده بود. کسی که جنگجوست اهل عبادت نمی شود. کسی که قوه بازو می خواهد داشته باشد اهل زهد نمی تواند باشد.

کسی که شمشیر می کشد، و اشخاصی را که منحرف اند درو می کند، این نمی تواند عاطفه و اهل عاطفه، آن طور که این شخص داشت، باشد. این شخصیت بزرگ، امور متضاده را در خودش جمع کرده."( صحیفه امام؛ ج 11، ص20)

بنابراین، انسانهایی که در پرتو ذات اقدس الهی شخصیت خود را می سازند و سعی می کنند انسانی الهی باشند، صفات مختلف الهی در وجودشان تجلی می کند و امام راحل در طول حیات خویش تلاش نمودند تا تربیت شده مکتب حضرت علی (ع) و پیرو ایشان باشند. ( صحیفه امام؛ ج 8، ص 14)

ایشان از محضر اساتید صاحب نامی در زمینه های مختلف علمی، عرفانی، اخلاقی، و ... بهره بردند و به تدریج جامعیتی پیدا کردند که موجب ممتاز شدن ایشان از دیگران شد. این جامعیت سبب شد تا در برابر رژیم شاه، جریانهای مخالف اسلام، استکبار جهانی، تجاوزگران و ظالمان برخوردی قاطع و مقتدرانه داشته باشند و در برابر صالحان و مظلومان و حق جویان متواضعانه برخورد کنند.

" این جانب از دور دست و بازوی قدرتمند شما را که دست خداوند بالای آن است می بوسم و بر این بوسه افتخار می کنم." (صحیفه امام؛ ج 16، ص 143)

جامعیت امام سبب شد تا منفعت طلبان و فرصت طلبان و خشونت طلبان در تخریب شخصیت ایشان تلاش نمایند. در اینجا به بعضی از این جریانها اشاره می شود:

  1. جریانهای برون مرزی و خارج از دایره انقلاب؛ که منافع آنها از این انقلاب آسیب دیده است، با منشأ آن یعنی امام دشمنی و مقابله می کنند. ناتوانی آنها در مقابله با انقلاب ایران سبب شد که این جریان تروریسم را تقویت کند و با حمایت از جنبشهای انحرافی مسلمان مانند القاعده و داعش، در مرجعیت انقلاب اسلامی و اندیشه های حضرت امام شبهه ایجاد کنند. اشاعه ایران هراسی و امام هراسی، بزرگ کردن مسأله شیعه و سنی، القاء اختلافات مذهبی و قومی و نژادی تلاشی برای تقابل ملتهای مسلمان در مقابل  ایران است. البته سلطنت طلبان، سکولارها و منافقین نیز در همراهی مستکبران از هیچ ننگی فروگذار نکردند. ( ر.ک. صحیفه امام؛ ج 20، ص 120)
  2. جریان به ظاهر فکری؛ که از همان ابتدا با اندیشه امام همراهی نداشت. مقابله آنها با امام خطرناک تر و پیچیده تر از مقابله جریانهای ضد انقلاب و دشمن خارجی است زیرا آشکارا عمل نمی کنند و چه بسا از امام تعریف و تمجید هم بکنند ولی برای اینکه ریشه این اندیشه را قطع کنند با شیوه های خاص و دراز مدت به میدان می آیند. این جریان اندیشه مردم سالاری که امام بر آن تاکید فراوان داشت و در "جمهوری اسلامی" متبلور شده است را هدف قرار داده اند. (ر.ک. صحیفه امام؛ ج 4، ص 7)
  3. افراطی های خشونت طلب؛ که خود را حق مطلق و هر اندیشه غیر خود را باطل می دانند. بحث های آنها اندیشه ای نیست، بلکه قدرت طلبی است. اینها قدرت را در انحصار گروه خود می خواهند. امام از این افراد با عنوان متحجرین نادان یاد کرده است. (ر.ک. صحیفه امام؛ ج 21، ص280)

پیدایش این جریانها با تبلیغات گسترده می تواند شبهاتی در نسل جوان ایجاد کند و عدم پاسخگویی به این شبهات موجب فاصله گرفتن این نسل و نسلهای بعدی با اندیشه های تابناک امام می شود، همانطور که رهبر معظم انقلاب فرمودند، این انقلاب بی نام خمینی در هیچ جای جهان شناخته شده نیست. 

 استواری جامعه در راه امام تهدیدها علیه ایران را دفع می کند و از جمهوری اسلامی چهره ای ارائه می دهد که گسترش صدور انقلاب را در بردارد. بنابراین، تبیین و تشریح ابعاد مختلف شخصیتی امام یک وظیفه است و در اینجا به برخی از این ابعاد اشاره می شود:

- امام برای دفاع از خود اقدامی نمی کردند و کسی را به این دلیل مورد بازخواست قرار ندادند. اگر کسانی هم می خواستند دفاعی کنند و در تعابیرشان تندخویی بود امام با آنها برخورد می کردند.

"  من این را اعلام می کنم که اگر کسی به من سَبّ بکند، فحش بدهد، عکس من را پاره کند، احدی حق ندارد که به او تعرض بکند. حرام است تعرض کردن به کسی که به من سَب کند، به من فحش بدهد، عکس مرا پاره کند، مرا بزند، هر کاری بکند."( ر.ک. صحیفه امام؛ ج 11،  ص 177)

- در دفاع از اسلام، انقلاب و مردم ملاحظه کسی را نداشتند و حتی جان خودشان را به خطر می انداختند و با قاطعیت و بدون گذشت با مخالفین اسلام و نظام جمهوری اسلامی و ضد انقلاب برخورد می کردند. ایستادگی امام در برابر رژیم شاه و حامیانش به خاطر مخالفت های آن رژیم با اسلام، مردم و آزادی بود و بعد از پیروزی انقلاب نیز این اصل با دقت مراقبت می شد. (ر.ک. صحیفه امام؛ ج 21،  ص 291)

نکته مهم در برخورد امام (س) نسبت به مخالفین جمهوری اسلامی در داخل کشور و جریان ها و گروه های مخالف، این بود که اگر آن گروه ها در چارچوب دیدگاه های خودشان فعالیت می کردند و اقدام عملی علیه مردم و امنیت کشور انجام نمی دادند، ضمن اینکه در رد سخنان و افکار آنها در سخنرانی های مختلف روشنگری داشتند، برخورد حذفی قهر آمیز با آنها صورت نمی گرفت. فضای سال 60-58 بیانگر این است که قبل از حرکتهای مسلحانه برخی از گروه های ضد انقلاب، فعالیت آنها آزاد بود. روزنامه و هفته نامه داشتند و بعضاً در رادیو و تلویزیون در مناظره ها شرکت می کردند و در دانشگاه ها میزگرد داشتند. اما از زمانی که زبان گلوله، انفجار، توطئه و حرکت های تجزیه طلبانه را برای گفت و گو با حاکمیت انتخاب کردند، امام به پیروی از احکام اسلام و سنت پیامبر (ص) و امیرالمومنین (ع)، بعد از روشنگری و نصیحت، برخورد قاطعی را پیش گرفتند و از ظرفیت دفاعی و امنیتی کشور در جهت سرکوب آنها استفاده کردند. (ر.ک. صحیفه امام؛ ج 41،  ص 483)

- امام با منتقدین، رفتار حمایت آمیز داشتند و اجازه نمی دادند جریانات موافق نظام که به نوعی مخالف برخی دیدگاه های ایشان بودند به طور کلی در جامعه منکوب و از گردونه حذف شوند و چند صدایی در جامعه و وجود افکار و سلیقه های متفاوت را موجب پویایی جامعه می دانستند. (ر.ک. صحیفه امام؛ ج 21،  ص 179)

- امام (س) ضمن دفاع محکم از انقلاب، مراقب بودند که حقوق فردی اشخاص ضایع نشود و به بهانه دفاع از انقلاب تندی هایی صورت نگیرد. نظر امام این بود که با هیچ بهانه ای حتی به بهانه حفظ نظام نباید ظلم کرد و نظام قبل از اینکه یک ساختار باشد مجموعه ای از ارزش هاست که ساختارهای سیاسی و اداری قدرت، برای تحقق آن ارزشهاست و اگر این مقصود فراموش شود و حفظ این پوسته یعنی ظرف و ساختار اداری اصل قرار بگیرد تفاوتی با رژیم های دیگر ندارد. (ر.ک. صحیفه امام؛ ج 17،  ص 140)

- ایشان بسیار تاکید داشتند که حکومت، قدرت یا ریاست سلسله عناوینی هستند که ذاتاً برای کسی ارزش آور نیست مگر اینکه به وسیله  این پست ها و مسئولیت ها اقامه حق و عدل شود. (ر.ک. صحیفه امام؛ ج 7،  ص 223)

- مراقبت از اجرای احکام اسلام در کشور، به ویژه مسائلی که به حقوق اساسی مردم ربط دارد و ممانعت از ارائه یک تصویر نادرست از اسلام از ویژگیهای امام بزرگوار است. ایشان از نظام جمهوری اسلامی دفاع عقلانی می کردند و بر این باور بودند که اگر مسائل اجتماعی و روابط حکومت و مردم بر اساس احکام نورانی اسلام تنظیم شود، دستاوردهای آن الهام بخش جامعه اسلامی و الگویی برای کشورهای اسلامی دیگر است. (ر.ک. صحیفه امام؛ ج 17، ص 410)

حیات طیبه رهبر کبیر انقلاب از دوران نوجوانی تا رحلت، در همه فراز و نشیبها نمونه یک شیعه کامل و پیرو تمام عیار امام علی (ع) در دوران حاضر است. 

انتهای پیام /*