فصل سوم: سرّ اجمالی نماز اهل معرفت

کد : 59193 | تاریخ : 30/04/1395

فصل سوم[ در بیان سرّ اجمالی نماز]

‏ ‏

‎     ‎‏چنانچه واضح است، نماز مرکّب است به حسب صورت مُلکی آن، از‏‎ ‎‏اوضاع و هیئات و اذکار و قرائت و ادعیه؛ گرچه به حسب حقیقت و صورت‏‎ ‎‏ملکوتیّه، دارای وحدت و بساطت است؛ و هرچه به افق کمال نزدیکتر شود‏‎ ‎‏وحدتش کاملتر شود، تا منتهی به غایت کمال شود که حصول قیامت کبرای آن‏‎ ‎‏است. و پس از این، اشاره ای به این مطلب می نماییم، ان شاءالله . و وحدت‏‎ ‎‏صور مُلکیّه تابع وحدت صور ملکوتیّۀ غیبیّه است، چنانچه در محل خود مقرّر‏‎ ‎‏است. و حصول وحدت تامّۀ صور ملکیّه به فنای آنها در باطن ملکوت است،‏‎ ‎ 


‎[[page 13]]‎‏که از آن تعبیر به قیامت صغری شود.‏

‏     و از برای هر یک از اوضاع و اذکار به طور تفصیل اسراری است که ما‏‎ ‎‏پس ازاین، ان شاءالله ، به قدر میسور و مقتضی بیان بعضی از آن را خواهیم‏‎ ‎‏نمود. و در این مقام به سرّ اجمالی نماز اهل معرفت و اهل الله قناعت ‏‎ ‎‏می کنیم؛ و آن عبارت ازحصول معراج حقیقی و قرب معنوی و وصول به مقام‏‎ ‎‏فنای ذاتی است که در اوضاعْ به سجدۀ ثانیه، که فنای از فنا است، و در اذکار‏‎ ‎‏به «ایّاک نعبد» که مخاطبۀ حضوریّه است، حاصل شود؛ چنانچه برداشتن سر‏‎ ‎‏از سجده تا سلام، که علامت ملاقات حضّار و مراجعت از سفر است، رجوع‏‎ ‎‏به کثرت است ولی با سلامت از حجب کثرات و بقای به حقّ؛ و در اذکار‏‎ ‎‏«اهدنا الصّراط المستقیم» رجوع به خود و حصول صحو بعدالمحو است؛ و‏‎ ‎‏با اتمام رکعت، که حقیقت صلوات است، سفر تمام می شود.‏

‏     و بباید دانست که اصل صلوات یک رکعت است، و بقیۀ رکعات، از‏‎ ‎‏فرایض و نوافل، برای اتمام همان یک رکعت است چنانچه در حدیث شریف‏‎ ‎‏وارد است:‏

‏     رَوَی الشَّیْخُ العٰامِلیُّ رَحِمَهُ الله فی الْوَسٰائِلِ، عَنْ عُیُونِ الاَخْبٰارِ وَ‏‎ ‎‏الْعِلَلِ، بِاِسْنٰادِهِ عَنِ الرِّضٰا عَلَیْهِ السَّلاٰمُ، قٰالَ: ‏اِنَّمٰا جُعِلَ اَصْلُ الصَّلٰوةِ رَکْعَتَیْنِ وَ‎ ‎زیدَ عَلیٰ بَعْضِهٰا رَکْعَةٌ وَ عَلیٰ بَعْضِهٰا رَکْعَتٰانِ وَ لَمْ یُزَدْ عَلیٰ بَعْضِهٰا شَی ءٌ، لاِنَّ اَصْلَ‎ ‎الصَّلوٰةِ اِنَّمٰا هِیَ رَکْعَةٌ وٰاحِدَةٌ، لاِنَّ اَصْلَ الْعَدَدِ وٰاحِدٌ؛ فَاذٰا نَقَصَتْ مِنْ وٰاحِدٍ فَلَیْسَتْ‎ ‎هِیَ صَلٰوةً. فَعَلِمَ الله عَزَّوَجَلَّ اَنَّ الْعِبٰادَ لاٰیُؤَدُّونَ تِلْکَ الرَّکْعَةَ الْوٰاحِدَةَ الَّتی لاٰصَلَوٰةَ‎ ‎اَقَلَّ مِنْهٰا بِکَمٰالِهٰا وَ تَمٰامِهٰا وَ الاِقْبٰالِ اِلَیْهٰا، فَقَرَنَ اِلَیْهٰا رَکْعَةً اُخْریٰ لِیَتِمَّ بِالثّانِیَةِ مٰا‎ ‎نَقَصَ مِنَ الأوُلیٰ؛ فَفَرَضَ الله ، عَزَّوَجَلَّ، اَصْلَ الصَّلوٰةِ رَکْعَتَیْنِ. ثُمَّ عَلِمَ رَسُولُ‎ ‎ الله ، صَلَّی الله عَلَیْهِ وَ آلِهِ، اَنَّ الْعِبٰادَ لاٰ یُؤَدُّونَ هٰاتَیْنِ الرَّکْعَتَیْنِ بِتَمٰامِ مٰا اُمِرُوا بِهِ وَ‎ ‎کَمٰالِهِ، فَضَمَّ اِلَی الظُّهْرِ وَ الْعَصْرِ وَ الْعِشٰاءِ الاْخِرَةِ رَکْعَتَیْنِ رَکْعَتَیْنِ لِیَکُونَ فیهٰا تَمٰامُ‎ ‎الرَّکْعَتَیْنِ الاْوَّلَتَیْن...‏الحدیث.‏‎[1]‎ 

‎[[page 14]]‎

  • )) «شیخ حرّ عاملی رحمه الله در کتاب وسائل به نقل از کتاب عیون اخبارالرّضا، و کتاب علل الشّرائع به اسناد خود از امام رضا علیه السلام روایت کرده که فرمود: همانا اصل نماز دو رکعت مقرر گردید و بر بعضییک رکعت و بر بعضی دیگر دو رکعت افزوده شد و بر بعض دیگر هیچ افزوده نشد؛ بدان جهت که اصل نماز فقط یک رکعت است، زیرا اصل عدد یک است (با تحقّق یک فرد از هر چیز، طبیعت آن متحقق می شود) پس اگر نمازی از یک رکعت کمتر بشود نماز نیست. پس (چون) خدای عزّوجلّ می دانست که بندگان همین یک رکعت را، که کمتر از آن نمازی نیست، به نحو کامل و تام به جای نیاورده و بدان روی نمی آورند، یک رکعت دیگر به آن منضم کرد تا نقصان رکعت اول با به جا آوردن رکعت دوم (جبران و) تمام شود؛ از این رو خداوند عزّوجلّ اصل نماز را دو رکعت واجب کرد. آنگاه رسول اکرم صلّی الله علیه و آله دانست که بندگان خدا همین دو رکعت را به طور کامل و توأم با همۀ آنچه بدان امر شده اند به جای نمی آورند، پس به هر یک از نماز ظهر و عصر و عشاء دو رکعت افزود تا با به جا آوردن دو رکعت آخر، دو رکعت اول بتمامه انجام شده باشند.» حدیث ادامه دارد. عیون اخبارالرّضا، ج 2، ص 107. باب 34، حدیث 1. وسائل الشّیعة، ج 3، ص 38، «کتاب الصّلوة»، «ابواب اعداد الفرائض و نوافلها»، باب 13، حدیث 22.

انتهای پیام /*