قیام (ایستادن)
مسأله 1 ـ قیام در تکبیرة الاحرام ـ که مقارن نیّت است ـ و در رکوع رکن است و قیامی که در رکوع رکن است عبارت است از همان قیامی که (قبل از رکوع است و) از آن به رکوع می رود و به آن «قیام متصل به رکوع» می گویند، بنا بر این کسی که عمداً یا سهواً، در این دو صورت، اخلال به قیام کند ـ به این که تکبیرة الاحرام را نشسته بگوید، یا یک رکعت کامل را نشسته بخواند، یا در حالی که خم شده تا به سجده رود یادش بیاید که رکوع نکرده و به همان حالت خمیدگی (بدون آن که راست بایستد) به رکوع برخیزد، یا قبل از رسیدن به رکوع یادش بیاید که رکوع نکرده و بدون راست قرار گرفتن قامت و با حالت خمیده، هر چند از روی سهو بایستد ـ نمازش باطل است. و قیام در غیر این دو مورد واجب است اما رکن نیست و نماز فقط با ترک عمدی آن باطل می شود، مثل قیام در حال خواندن حمد و سوره، بنا بر این کسی که سهواً حمد و سوره را نشسته بخواند، سپس یادش بیاید و بایستد، نمازش صحیح است و همچنین است با زیاد شدن قیام (که اگر سهواً زیاد شود نماز باطل نمی شود) مثل کسی که در جایی که باید بنشیند، سهواً بایستد.
مسأله 2 ـ نمازگزار در صورت امکان باید طبق حال و وضع خودش به طور معتدل و راست بایستد، بنا بر این اگر با خمیدگی یا متمایل به یکی از دو طرف بایستد، به طوری که
[[page 182]]نگویند راست ایستاده، نماز باطل می شود، بلکه احوط اولی آن است که گردن را هم راست نگه دارد، هرچند پایین انداختن سر، بنابر اقوی جایز است. و در حال اختیار، تکیه دادن به چیزی هنگام ایستادن جایز نیست، اما در وقت ناچاری اشکالی ندارد، پس می تواند به انسانی یا غیر آن تکیه نماید. و کسی که می تواند با تکیه بر چیزی بایستد، نباید به طور نشسته و بدون تکیه نماز بخواند.
مسأله 3 ـ نباید در قیام، فاصلۀ بین دو پا به اندازه ای زیاد باشد که از صدق عنوان قیام خارج گردد، بلکه بنابر اقوی نباید به صورت غیر متعارف پاها باز باشند، هرچند که بر آن قیام صدق کند.
مسأله 4 ـ قرار دادن سنگینی بدن روی هر دو پا (در حال قیام) به طور مساوی واجب نیست، اما بنابر اقوی واجب است بر روی هر دو قدم بایستد نه بر یک قدم و نه بر انگشتان و نه بر پاشنه ها.
مسأله 5 ـ اگر به هیچ گونه ـ ولو با تکیه دادن یا خم شدن یا باز کردن پاها و خلاصه به هیچ وجه، حتی به صورت قیام اضطراری به انحای مختلف ـ نتواند بایستد باید نشسته نماز بخواند. و در نشستن شرط است که راست و بدون تکیه بر چیزی باشد، بنا بر این در صورتی که توانایی راست نشستن و تکیه ندادن را دارد نباید تکیه داده و متمایل به یک طرف شود و در صورت ناچاری جایز است. و اگر به طور کلّی نتواند بنشیند، باید مثل میّتی که دفن می شود، بر طرف راست خوابیده، نماز بخواند و اگر آن را هم نتوانست، برعکس اول، بر روی طرف چپ (خوابیده نماز بخواند) و اگر آن را هم نتواند انجام دهد، باید مانند محتضر بر پشت خوابیده نماز بخواند.
مسأله 6 ـ اگر بتواند بایستد ولی نتواند ایستاده رکوع کند، باید ایستاده نماز بخواند، سپس بنشیند و به طور نشسته رکوع نماید و اگر اصلاً نه توانایی انجام رکوع و سجود و نه توانایی بعضی از مراتب میسور و ممکن آن ها، حتی رکوع و سجود نشسته را نداشته باشد، باید ایستاده نماز بخواند و برای رکوع و سجود، اشاره نماید و احتیاط (واجب) آن است که کسی که توانایی نشستن را دارد، اشاره اش برای سجده در حال نشستن باشد، بلکه
[[page 183]]احتیاطاً در صورت امکان، چیزی را که سجده بر آن صحیح است، بر پیشانی بگذارد.
مسأله 7 ـ اگر در بعضی از رکعات نماز ـ نه همۀ آن ها ـ بتواند ایستاده نماز بخواند، باید ایستاده نماز بخواند تا آن که از ایستادن عاجز شود و پس از آن بنشیند، سپس وقتی (دوباره) توانست بایستد، باید بایستد و به همین منوال.
مسأله 8 ـ در قیام و کارهای دیگر نماز واجب، مثل رکوع و سجده و نشستن، داشتن استقرار واجب است و کسی که نمی تواند استقرار داشته باشد ولی می تواند بدون استقرار بایستد، باید ایستادن بدون استقرار را بر نشستن در حال استقرار مقدم کند و همچنین است رکوع و ذکر و بلند کردن سر، پس باید همۀ این ها را بدون استقرار انجام دهد و به نشستن منتقل نشود؛ اگرچه در نشستن بتواند استقرار داشته باشد.
[[page 184]]