کتاب طهارت

شرایط وضو

کد : 59351 | تاریخ : 17/05/1395

شرایط وضو

مسأله 1 ـ ‏شرایط وضو چند چیز است:‏

‏از جمله: پاک بودن، مطلق بودن و مباح بودن آب وپاک بودن محلی که شسته و یا مسح‏‎ ‎‏می شود، و برطرف کردن مانع از محل شستن و مسح. و احتیاط (مستحب) آن است که‏‎ ‎‏مکان وضو ـ یعنی فضایی که شستن و مسح در آن انجام می شود ـ مباح باشد (غصبی‏‎ ‎‏نباشد) و همچنین است مباح بودن محل ریزش آب وضو، در صورتی که ریختن آب در‏‎ ‎‏آن از نظر عرف تصرف در محل مغصوب شمرده شده و یا جزء اخیر علت تامۀ تصرف‏‎ ‎‏محسوب شود و اگر عرفاً تصرف و یا جزء اخیر علت تامۀ تصرف محسوب نشود‏‎ ‎‏بنابر اقوی وضو باطل نمی شود. بلکه اگرچه محسوب هم شود باطل نبودن وضو در این‏‎ ‎‏مورد و در مکان غصبی خالی از قوت نیست. و همچنین مباح بودن ظرف آب وضو اگر‏‎ ‎‏منحصر در آب موجود در ظرف غصبی باشد، شرط است، بلکه در صورت منحصر نبودن‏‎ ‎‏هم اگر وضو ارتماسی باشد ـ نه آن که آب را از ظرف بردارد ـ مباح بودن آن شرط است. و‏‎ ‎‏همچنین از شرایط وضو نبودن مانع از استعمال آب است، مانند ترس از بیمار شدن یا‏‎ ‎‏تشنه شدن خود یا نفس محترمه و مانند این ها از چیزهایی که با بودن آن ها باید تیمّم کرد،‏‎ ‎‏پس اگر وضو بگیرد در حالی که مانع وجود دارد باطل است.‏

مسأله 2 ـ ‏آبی که نجس بودنش مشتبه باشد ـ در شبهۀ محصوره ـ مانند آب نجس‏‎ ‎‏است در این که وضو گرفتن با آن جایز نیست. پس اگر آب، منحصر در دو آب مشتبه‏‎ ‎‏باشد، باید برای نماز تیمّم کند؛ هرچند که بتواند با یکی از آن ها وضو گرفته نماز بخواند و‏‎ ‎‏سپس مواضع وضو را با دیگری تطهیر کرده و وضو بگیرد و نمازش را اعاده نماید. ‏

مسأله 3 ـ ‏در صورتی که جز آبی که مضاف و مطلق بودن آن مشکوک است آب‏‎ ‎‏دیگری نزد او نباشد، پس اگر قبلاً این آب مشکوک، مطلق بوده با آن وضو می گیرد، و اگر‏‎ ‎‏قبلاً مضاف بوده است تیمّم می نماید، و اگر حالت قبلی مشکوک را نداند باید احتیاط کرده‏‎ ‎‏هم وضو بگیرد و هم تیمّم نماید.‏


‎[[page 31]]‎مسأله 4 ـ ‏اگر آب مضاف با آب مطلق ـ در شبهۀ محصوره ـ مشتبه شود و غیر از آب‏‎ ‎‏مشتبه، نزد او آب دیگری نباشد باید احتیاط کرده و وضو را تکرار نماید به طوری که بداند‏‎ ‎‏با آب مطلق وضو گرفته است، و قاعده کلی این است که عدد وضوهایی را که می گیرد یک‏‎ ‎‏عدد بیشتر از شمارۀ معیّن آب مضاف باشد (پس اگر آب مضاف یکی بوده است دو بار و‏‎ ‎‏اگر دو تا بوده است باید سه مرتبه وضو بگیرد و به همین منوال).‏

مسأله 5 ـ ‏آبی که غصبی بودنش مشتبه باشد مانند آب غصبی است که وضو گرفتن با‏‎ ‎‏آن جایز نیست، پس اگر آب منحصر به آن مشتبه باشد باید تیمّم کند.‏

مسأله 6 ـ ‏پاک بودن و مطلق بودن آب، شرط واقعی است که عالم و جاهل در آن دو‏‎ ‎‏مساوی می باشند (پس اگر با آب نجس یا مضاف جهلاً یا از روی فراموشی وضو بگیرد‏‎ ‎‏باطل می باشد) برخلاف مباح بودن آن، که اگر جهلاً و بدون اطلاع از غصبی بودن آب و یا‏‎ ‎‏فراموش کردن آن، وضو بگیرد صحیح است، حتی اگر در بین وضو متوجه غصبی بودن‏‎ ‎‏آب شود آن قسمتی را که انجام داده صحیح است و باقی مانده را با آب مباح تمام می کند. و‏‎ ‎‏اگر بعد از شستن دست چپ متوجه غصبی بودن آب شود، آیا جایز است با رطوبتی که در‏‎ ‎‏دست دارد مسح کند و وضویش صحیح می باشد یا نه؟ دو وجه بلکه دو قول است. و فرق‏‎ ‎‏گذاشتن بین موردی که اجزای آبی که در دستش هست عرفاً آب محسوب شود و بین‏‎ ‎‏موردی که صرف رطوبتی باشد که عرفاً از کیفیات است بعید نیست، پس در صورت دوم‏‎ ‎‏صحیح و در صورت اول وضویش باطل است. و همچنین است حکم در صورتی که‏‎ ‎‏اعضای وضو رطوبتی از آب غصبی داشته باشد و بخواهد قبل از خشک شدن آن با آب‏‎ ‎‏مباح وضو بگیرد.‏

مسأله 7 ـ ‏وضو و آشامیدن و سایر تصرفات اندکی که سیرۀ (متشرعه) بر آن جاری‏‎ ‎‏است در نهرهای بزرگ از قبیل قنات ها و غیر آن ها جایز است اگرچه رضایت صاحبان‏‎ ‎‏آن ها را نداند، بلکه اگرچه در میان ایشان صغیر و دیوانه باشد، ولی اگر همۀ صاحبان یا‏‎ ‎‏بعضشان نهی (از این گونه تصرفات) بنمایند جواز تصرفات مورد اشکال است. و در‏‎ ‎‏صورتی که کسی چنین نهرهایی را غصب کرده باشد (باز هم ) تصرفات نامبرده برای‏‎ ‎‏سایرین جایز است نه برای غاصب.‏


‎[[page 32]]‎مسأله 8 ـ ‏اگر آب مباحی در ظرف غصبی باشد وضو گرفتن به نحو ارتماسی با آن به‏‎ ‎‏هیچ وجه جایز نیست. اما وضو گرفتن به نحو برداشتن آب از آن در صورت انحصار‏‎ ‎‏صحیح نیست و باید تیمّم نماید. البته اگر آن آب را در ظرف مباحی بریزد و وضو بگیرد‏‎ ‎‏صحیح است و اگر به آب مباح دیگری دسترسی داشته باشد (یعنی آب منحصر به آن‏‎ ‎‏ظرف غصبی نباشد) وضو گرفتن با برداشتن آب از آن ظرف غصبی صحیح است اگرچه‏‎ ‎‏از جهت تصرف در ظرف غصبی کار حرامی را انجام داده است.‏

مسأله 9 ـ ‏وضو گرفتن زیر چادر غصبی بلکه در اتاق غصبی اگر زمینش مباح باشد‏‎ ‎‏صحیح است.‏

مسأله 10 ـ ‏از حوض های مساجد و مدارس و مانند آن ها در صورتی که کیفیت وقف‏‎ ‎‏را نداند و احتمال بدهد که واقف شرط کرده که جز نمازگزاران در مسجد و ساکنین‏‎ ‎‏مدرسه کسی از آن ها استفاده نکند، وضو گرفتن جایز نیست اگرچه برای نمازگزاران و‏‎ ‎‏ساکنان مزاحمتی ایجاد نکند. البته اگر سیره و عادت دیگران بر وضوی از آن ها باشد و‏‎ ‎‏ساکنین و نمازگزاران هم از آن جلوگیری نکنند، وضو صحیح است.‏

مسأله 11 ـ ‏بنابر احتیاط (واجب) وضو از ظرف طلا و نقره مانند وضو از ظرف غصبی‏‎ ‎‏است پس تفصیل گذشته در ظرف غصبی در این مسأله هم جاری است. و اگر از ظرف‏‎ ‎‏طلا و نقره از روی جهل یا فراموشی و حتی اگر شک داشته باشد از طلا و نقره است یا نه،‏‎ ‎‏وضو بگیرد صحیح است اگرچه به طور ارتماسی و یا برداشتن آب از آن در صورت‏‎ ‎‏انحصار باشد.‏

مسأله 12 ـ ‏اگر قبل از شروع یا در بین وضو در وجود مانع (از رسیدن آب) شک کند‏‎ ‎‏وارسی واجب نیست، مگر آن که احتمال وجود مانع، منشأ عقلایی داشته باشد که در این‏‎ ‎‏صورت وارسی واجب است تا به نبودن مانع مطمئن شود. و همچنین در صورتی که قبلاً‏‎ ‎‏مانع وجود داشته (نیز) وارسی واجب است. و اگر پس از تمام شدن وضو شک کند که‏‎ ‎‏هنگام وضو مانع وجود داشته یا نه، بنا را بر نبودن مانع و صحت وضو می گذارد. و‏‎ ‎‏همین طور است اگر مانع وجود داشته و در حال وضو متوجه آن بوده و یا احتمال بدهد که‏‎ ‎
‎[[page 33]]‎‏متوجه بوده و پس از وضو در این که مانع را برداشته و یا آب را به زیر آن رسانده یا نه شک‏‎ ‎‏کند، بنا را بر صحت وضو می گذارد. و همچنین است اگر (بعد از وضو) علم به وجود مانع‏‎ ‎‏پیدا کند و نداند که آن مانع در حال وضو بوده و یا بعد از وضو پیدا شده است (که بنا را بر‏‎ ‎‏صحت وضو می گذارد). البته اگر بداند که در حال وضو چیزی بوده که ممکن است آب به‏‎ ‎‏زیر آن نرسیده باشد ـ مانند انگشتر که گاهی آب به زیر آن می رسد و گاهی نمی رسد ـ و‏‎ ‎‏بداند که در حال شستن متوجه آن نبوده و یا بداند که آن را حرکت نداده و با این حال در‏‎ ‎‏این که اتفاقاً آب به زیر آن رسیده یا نه شک کند، حکم به صحت وضو مشکل است، بلکه‏‎ ‎‏ظاهراً اعادۀ وضو واجب است.‏

مسأله 13 ـ ‏اگر بعضی از اعضای وضو نجس بوده و وضو گرفته و پس از وضو شک‏‎ ‎‏کند در این که آن عضو را قبل از وضو پاک کرده یا نه وضویش صحیح است، ولیکن باید بنا‏‎ ‎‏را بر نجاست آن عضو بگذارد، پس واجب است برای اعمال آینده آن را تطهیر نماید، البته‏‎ ‎‏اگر بداند که در حال وضو، توجه به نجاست آن نداشته، ظاهراً اعادۀ وضو هم‏‎ ‎‏واجب است.‏

و از جملۀ شرایط وضو‏: این است که در حال اختیار خودش مباشرتاً وضو بگیرد، ولی‏‎ ‎‏در حال اضطرار، نایب گرفتن جایز بلکه واجب است، پس در این صورت نایب، او را‏‎ ‎‏وضو می دهد و خود مضطر نیّت وضو می کند اگرچه احتیاط (مستحب) این است که نایب‏‎ ‎‏هم نیّت کند. و در مسح باید نایب دست مضطر را بر موضع مسح بکشد و اگر ممکن‏‎ ‎‏نباشد باید نایب از دست مضطر رطوبت بگیرد و با آن مسح کند و احتیاط (مستحب) این‏‎ ‎‏است که در این صورت اگر امکان دارد تیمّم هم بکند.‏

و از جملۀ شرایط وضو:‏ ترتیب بین اعضا است، پس شستن صورت بر دست راست و‏‎ ‎‏دست راست بر دست چپ و دست چپ بر مسح سر و مسح سر بر مسح پاها مقدّم است‏‎ ‎‏و احتیاط (واجب) این است که مسح پای راست را بر چپ مقدم بدارد بلکه واجب بودن‏‎ ‎‏آن خالی از وجه نیست.‏

و از جملۀ شرایط وضو:‏ موالات بین اعضا است، به این معنا که شستن عضو بعدی را‏‎ ‎
‎[[page 34]]‎‏به قدری تأخیر نیندازد که همۀ اعضای قبلی خشک شود.‏

مسأله 14 ـ ‏خشک شدن اعضای قبلی در صورتی به وضو ضرر می رساند که علت آن،‏‎ ‎‏تأخیر و فاصلۀ طولانی بین شستن اعضا باشد و اما اگر عرفاً افعال وضو را پی در پی انجام‏‎ ‎‏دهد و با این حال به علت گرمای هوا یا غیر آن، اعضای قبلی خشک شود، وضو‏‎ ‎‏باطل نمی شود.‏

مسأله 15 ـ ‏اگر کارهای وضو را پی در پی انجام ندهد و با این حال به علت سردی و‏‎ ‎‏رطوبت هوا، رطوبت اعضا باقی بماند به طوری که اگر هوا معتدل بود رطوبت خشک‏‎ ‎‏می شد، وضو صحیح است، بنا بر این معیار در صحت وضو یکی از دو چیز است: یا‏‎ ‎‏باقی ماندن رطوبت محسوس و یا مراعات موالات عرفی.‏

مسأله 16 ـ ‏اگر از روی فراموشی، کارهای وضو را پی در پی انجام ندهد وضویش باطل‏‎ ‎‏است. و همین طور است اگر خیال کند که عضو قبلی خشک نشده و سپس معلوم شود که‏‎ ‎‏خشک شده بوده وضو باطل است.‏

مسأله 17 ـ ‏اگر جز در قسمتی از ریش که از حد صورت گذشته است در عضو دیگری‏‎ ‎‏رطوبت نمانده باشد در کفایت آن رطوبت اشکال است. و همین طور است اگر فقط در‏‎ ‎‏سایر قسمت هایی که از حد معیّن برای وضو خارج است ـ مانند موی بالای پیشانی ـ‏‎ ‎‏رطوبت مانده باشد، بلکه اشکال این صورت بیشتر است.‏

و از جملۀ شرایط وضو:‏ نیّت است و آن، قصد انجام دادن عمل است. و وضو باید‏‎ ‎‏به عنوان اطاعت امر خدا و یا به قصد قربت انجام شود. و اخلاص در نیّت شرط است،‏‎ ‎‏پس اگر چیزی را که با خلوص نیّت منافات دارد به آن ضمیمه کند وضو باطل است، به‏‎ ‎‏خصوص اگر این ضمیمه ریا باشد، زیرا ریا به هر صورتی در عمل راه پیدا کند عمل را‏‎ ‎‏باطل و فاسد می کند. و اما ضمیمه های دیگر غیر از ریا اگر راجح باشند ودر نیّت داخل‏‎ ‎‏شوند ضرری به وضو نمی رسانند، مگر آن که آن ضمیمه مقصودِ اصلی و قصدِ اطاعتِ امرِ‏‎ ‎‏وضو تابع آن باشد، و یا آن که انگیزۀ وضو ترکیبی از آن دو قصد باشد به طوری که هر‏‎ ‎‏یک از آن دو قصد، جزئی از انگیزۀ وضو محسوب شوند. و همچنین بنابر احتیاط‏‎ ‎
‎[[page 35]]‎‏(واجب) اگر هر یک از آن دو مستقل باشند (یعنی هر یک به تنهایی انگیزۀ عمل باشند)‏‎ ‎‏وضو را باطل می کنند، و اگر ضمیمه مانند خنک شدن، مباح باشد (و رجحانی نداشته‏‎ ‎‏باشد) وضو باطل می شود، مگر آن که قصد ضمیمه (خنک شدن) تابع بوده و اطاعت امرِ‏‎ ‎‏وضو مقصود اصلی باشد.‏

مسأله 18 ـ ‏در نیّت به زبان آوردن وگذراندن از قلب تفصیلاً معتبر نیست، بلکه ارادۀ‏‎ ‎‏اجمالی که در نفس موجود باشد ـ به طوری که اگر از او سؤال شود: چه می کند، بگوید:‏‎ ‎‏وضو می گیرم ـ کفایت می کند و این همان حالتی است که آن را داعی (انگیزه) می نامند.‏‎ ‎‏البته اگر شروع به عمل کند سپس فراموش کرده و کاملاً غافل شود که چه می کند‏‎ ‎‏ـ به طوری که اگر از او سؤال شود: چه می کند، متحیر مانده و نداند که چه می کند ـ عمل او‏‎ ‎‏بدون نیّت است (باطل می باشد).‏

مسأله 19 ـ ‏همان طور که در اول عمل نیّت واجب است، ادامۀ نیّت تا آخر آن نیز‏‎ ‎‏واجب است، پس اگر در بین عمل (در انجام دادن وضو) به تردید بیفتد یا نیّت وضو‏‎ ‎‏نگرفتن نماید و با همین حال وضو را تمام کند باطل است، ولی اگر قبل از آن که موالات به‏‎ ‎‏هم بخورد به نیّت اول خود برگردد و بقیۀ اعمال را به آنچه که با نیّت آورده بود، ضمیمه‏‎ ‎‏کند وضو صحیح است.‏

مسأله 20 ـ ‏در نیّت، قصد قربت کفایت می کند، و قصد وجوب یا استحباب چه به نحو‏‎ ‎‏وصفی (یعنی وضوی واجب یا مستحب می گیرم) و چه به نحو غایی (یعنی وضو می گیرم‏‎ ‎‏برای آن که واجب یا مستحب است) واجب نیست. بنا بر این لازم نیست نیّت کند، وضویی‏‎ ‎‏را که بر من واجب است، انجام می دهم، بلکه اگر اشتباه کند و برای وضوی مستحب،‏‎ ‎‏وجوب را نیّت کند یا برعکس، بعد از این که قصد قربت و اطاعت خدا را در هر حال کرده‏‎ ‎‏باشد کفایت می کند و وضو صحیح است.‏

مسأله 21 ـ ‏در صحت وضو، نیّت رفع حدث شرط نیست و نیز نیّت این که نماز‏‎ ‎‏خواندن برایش جایز بشود، یا نیّت امور دیگری که برای آن ها وضو گرفته می شود، شرط‏‎ ‎‏نیست، بلکه اگر نیّت تجدید وضو کند سپس معلوم شود که محدث بوده، وضو صحیح‏‎ ‎
‎[[page 36]]‎‏است و نماز و غیر آن با آن وضو جایز است. و اگر بعد از چند سبب مختلف وضو، یک‏‎ ‎‏وضو بگیرد، هر چند همۀ آن ها را قصد نکرده باشد، کافی است، بلکه اگر رفع یک حدث‏‎ ‎‏معیّن را قصد کند، وضو صحیح است و همۀ آن ها را برطرف می کند، اما اگر قصد خود را‏‎ ‎‏مقیّد به یکی کند به طوری که نیّتش این باشد که سایر حدث ها رفع نشود در صحت وضو‏‎ ‎‏اشکال است.‏

‎ ‎

‎[[page 37]]‎

انتهای پیام /*