کتاب احیای موات و مشترکات

تکمله (انواع احیای موات)

کد : 59357 | تاریخ : 22/09/1395

تکمله

‏آنچه که در احیا معتبر است، به اختلاف آبادانی ای که محیی آن را قصد نموده، مختلف‏‎ ‎‏می باشد؛ پس آنچه که در احیای موات جهت مزرعه یا باغ معتبر است غیر آن چیزی است‏‎ ‎‏که در احیای آن جهت مسکن و خانه معتبر می باشد. و آنچه که در احیای آن جهت قنات یا‏‎ ‎‏چاه معتبر می باشد غیر آن چیزی است که در احیای آن جهت نهر معتبر است و به همین‏‎ ‎‏صورت. و در همۀ این ها برطرف کردن اموری که مانع از آباد کردن است شرط می باشد،‏‎ ‎‏مانند آب های غالب یا رمل ها و سنگ ها یا نی و درخت ها ـ اگر پوشیده از نی و درخت‏‎ ‎‏باشد ـ و غیر آن. و هر کدام از این ها به بعضی از امور اختصاص دارند و ما آن ها را در‏‎ ‎‏ضمن مسائلی بیان می کنیم.‏

مسأله 1 ـ ‏در احیای موات جهت خانه یا مسکن، بعد از برطرف کردن موانع ـ در‏‎ ‎‏صورتی که موانعی باشد ـ معتبر است که دور آن طبق عادت آن بلاد دیواری کشیده شود‏‎ ‎‏ولو این که با چوب یا نی یا آهن یا غیر این ها باشد. و سقف بر آن زده شده ـ ولو قسمتی از‏‎ ‎‏آن را که قابلیت سکونت دارد ـ ولی نصب درب در دیوار کشیدن آن معتبر نمی باشد. و‏‎ ‎‏دیوار کشیدن بدون سقف زدن کفایت نمی کند؛ البته این کار، در احیای آن جهت حصار‏‎ ‎
‎[[page 222]]‎‏گوسفند و غیره و همچنین برای آن که میوه ها در آن خشک شود یا علف و هیزم در آن‏‎ ‎‏جمع شود کافی است. و اگر در زمین موات دیواری را به قصد ساختن خانه بنا کند و قبل‏‎ ‎‏از آن که بر آن سقفی بزند قصدش عوض شود و نیّت کند که حصار حیوانات باشد، مالک‏‎ ‎‏آن می شود همانند این که از اول چنین قصدی را نموده باشد. و همین طور مالک آن‏‎ ‎‏می شود در عکس آن؛ به این صورت که دیوار آن را به قصد حصار بکشد سپس تصمیم‏‎ ‎‏بگیرد که روی آن را سقف بزند و خانه قرار دهد.‏

مسأله 2 ـ ‏در احیای موات جهت مزرعه ـ بعد از برطرف نمودن موانع ـ معتبر است که‏‎ ‎‏زمین هموار شود در صورتی که دارای پستی و بلندی هایی باشد که مانع قابلیت آن برای‏‎ ‎‏زراعت است و معتبر است که ترتیب آبیاری زمین داده شود خواه به جدا نمودن جویی از‏‎ ‎‏نهر، یا کندن قنات برای آن یا حفر چاه؛ و به وسیلۀ این ها احیای آن کامل می شود و محیی‏‎ ‎‏مالک آن می گردد. و در احیای آن شخم زدن معتبر نیست تا چه رسد به زراعت آن. و اگر‏‎ ‎‏زمین از آن زمین هایی باشد که در زراعتش احتیاجی به آبیاری نداشته باشد، به علت این که‏‎ ‎‏آب آسمان کفایتش می کند، انجام دادن امور دیگر غیر از ترتیب دادن آب، در احیای آن‏‎ ‎‏کفایت می کند. و اگر به خودی خود برای زراعت آماده باشد، به این که مانعی از آنچه که‏‎ ‎‏ذکر شد برای زراعت نداشته باشد و فقط به آب رسانی احتیاج داشته باشد، مرز درست‏‎ ‎‏کردن با خاک دور آن، با رساندن آب به آن در احیایش کفایت می کند. و اگر به آب رسانی‏‎ ‎‏هم از جهت این که آب آسمان کفایتش می کند احتیاجی نداشته باشد مانند بعضی از‏‎ ‎‏زمین های هموار و تپه هایی که در زراعتشان به علاج نیازی نیست و قابل زراعت به‏‎ ‎‏صورت کشت دیمی می باشند، ظاهر آن است که احیایی که مفید ملکیت آن ها است این‏‎ ‎‏است که دور آن را مرز بکشد و آن را شخم زده و زراعت نماید، بلکه بعید نیست که شخم‏‎ ‎‏زدن در تملک آن کافی باشد و اما کافی بودن مرز، بدون شخم زدن و زراعت، دارای‏‎ ‎‏اشکال است. البته مرز بستن ـ بدون اشکال ـ تحجیر می باشد که مفید اولویت است.‏

مسأله 3 ـ ‏آنچه که در احیای زراعت معتبر است، در احیای باغ هم معتبر می باشد به‏‎ ‎‏ضمیمۀ کاشتن نخل یا درخت هایی که قابل نموّ می باشند. و دیوار کشیدن دور آن، حتی در‏
‎[[page 223]]‎‏بلادی که عادت آن ها کشیدن دیوار بر آن است بنابر اقوی معتبر نمی باشد، بلکه ظاهر آن‏‎ ‎‏است که آب دادن هم معتبر نباشد، پس مجرد کاشتن درخت هایی که قابل نموّ می باشند در‏‎ ‎‏احیای آن کفایت می کند.‏

مسأله 4 ـ ‏احیای چاه در زمین موات به حفر نمودن آن تا این که به آب برسد، حاصل‏‎ ‎‏می شود، پس با این کار مالک آن می گردد و قبل از آن تحجیر است، نه احیا. و احیای قنات‏‎ ‎‏به این است که چاه ها را بکند تا آن که آب آن بر زمین جاری شود. و احیای نهر به کندن و‏‎ ‎‏رساندن آن به آب مباح مانند شط و مثل آن می باشد، به طوری که فاصلۀ بین آن ها کم باشد‏‎ ‎‏مانند مرز و سیل بند کوچک و با این کار، احیای نهر کامل می شود و حفر کنندۀ آن مالکش‏‎ ‎‏می گردد و جریان آب بالفعل در آن معتبر نمی باشد اگرچه جاری شدن آب، در تملک‏‎ ‎‏آب ها معتبر می باشد.‏

‎ ‎

‎[[page 224]]‎

انتهای پیام /*