فصل دوم در آداب انحناء رکوعی است

باب اول در بعض آداب اذان و اقامه است و در آن پنج فصل است / باب دوم در قیام است و در آن دو فصل است / باب سوم در سرّ نیّت و آداب آن است و در آن پنج فصل است / باب چهارم در ذکر شمه‏ای از آداب قرائت و پاره‏ای از اسرار آن / باب پنجم در شمّه‏ای از آداب و اسرار ر

کد : 59416 | تاریخ : 05/05/1395

فصل دوم در آداب انحناء رکوعی است

‏ ‏

‏     بدان که عمدۀ احوال صلوة سه حال است، که سایر اعمال و افعال‏‎ ‎


‎[[page 349]]‎‏مقدّمات و مهیّئات آنها است: اول قیام؛ و دوم رکوع؛ و سوم سجود. و اهل‏‎ ‎‏معرفت این سه را اشاره به توحیدات ثلاثه دانند. و ما در ‏‏سرّالصّلوة‏‏ آن مقامات‏‎ ‎‏را حسب ذوق عرفانی مذکور داشتیم. و اینک با لسانی دیگر بیان این منازل‏‎ ‎‏کنیم که با عامّه مناسبتی داشته باشد.‏

‏     پس گوییم که چون صلوة معراج کمالی مؤمن و مقرِّب اهل تقوی‏‎ ‎‏است، متقوّم به دو امر است که یکی مقدمۀ دیگر است: ‏

‏     اول، ترک خودبینی و خودخواهی؛ که آن، حقیقت و باطن تقوی‏‎ ‎‏است. ‏

‏     و دوم، خداخواهی و حق طلبی؛ که آن، حقیقت معراج و قرب است.‏‎ ‎‏و لهذا در روایات شریفه است که ‏الصَّلوةُ قُربانُ کُلِّ تَقیِّ‎[1]‎‏ چنانچه قرآن‏‎ ‎‏شریف نیز نور هدایت است ولی برای متّقین: ‏ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیه هُدیً‎ ‎لِلْمُتَّقین.‎[2]‎‏ ‏

‏    ‏‏بالجمله، در این سه مقام که مقام قیام و رکوع و سجود است، این دو‏‎ ‎‏مقام به تدریج حاصل شود. پس، در حال «قیام» ترک خودبینی است به حسب‏‎ ‎‏مقام فاعلیّت؛ و رؤیت فاعلیّت حق و قیّومیّت حق مطلق است. و در «رکوع»‏‎ ‎‏ترک خودبینی است به حسب مقام صفات و اسماء؛ و رؤیت مقام اسماء و‏‎ ‎‏صفات حق است. و در «سجود» ترک خودبینی است مطلقاً و خداخواهی و‏‎ ‎‏خداطلبی است مطلقاً. و جمیع منازل سالکین از شئون این مقامات ثلاثه‏‎ ‎‏است؛ چنانچه بر اهل بصیرت و اصحاب عرفان و سلوک واضح است. ‏

‏     و چون سالک در این مقامات توجّه به این نمود که سرّ این اعمالْ‏‎ ‎‏توحیدات ثلاثه است، هر یک از مقامات که دقیقتر و لطیفتر است سالک را‏‎ ‎‏مراقبت بیشتر ضرور است. و البته خطر مقام بالاتر و لغزشش بیشتر است.‏‎ ‎


‎[[page 350]]‎‏پس، در مقام رکوع چون سالک را دعوی آن است که در دار وجود علم و‏‎ ‎‏قدرت و حیوة و اراده ای جز از حق نیست و این دعوی بسیار بزرگ و مقام بسیار‏‎ ‎‏دقیقی است و از امثال ما این دعاوی نشاید، به باطن ذات باید به درگاه مقدّس‏‎ ‎‏حقّ روی تضرّع و مسکنت و ذلّت آوریم و عذر قصور و تقصیر خواهیم، و‏‎ ‎‏نقصان خود را به عین عیان و شهود وجدان دریابیم؛ شاید که از مقام مقدّس‏‎ ‎‏توجّهی و عنایتی شود و حال اضطرار اسباب دستگیری ذات مقدّس شود ـ ‏اَمَّنْ‎ ‎یُجیبُ الْمُضْطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء.‎[3]‎

‎ ‎

‎[[page 351]]‎

  • )) «نماز وسیله تقرب هر پرهیزکار (به خدا) است.» فروع کافی، ج 3، ص 265، «کتاب الصّلوة»، «باب فضل الصّلوة»، حدیث 6.
  • .   پاورقی 300.
  • ))  پاورقی 107.

انتهای پیام /*