درسی از امام خمینی(س) به مناسبت میلاد پنجمین امام شیعیان؛

ویژگی های شیعه از نگاه امام باقر(ع) در بیان امام خمینی(س)

اصغرمیرشکاری: در فرازی از مقدمه وصیت نامه سیاسی – الهی امام خمینی(س) درباره حضرت امام باقر(علیه السلام) چنین ملاحظه می شود: «ما مفتخریم که "باقر العلوم" بالاترین شخصیت تاریخ است و کسى جز خداى تعالى و رسول- صلى اللَّه علیه و آله- و ائمه معصومین- علیهم السلام- مقام او را درک نکرده و نتوانند درک کرد، از ما است.» (صحیفه امام،ج21،ص397)

کد : 59844 | تاریخ : 25/08/1394

ارادت و توجه همه جانبه حضرت امام خمینی(س) به جایگاه والای ائمه معصومین (علیهم السلام) و باور عمیق ولایت کبرای این بزرگواران  و اهمیت قائل شدن برای مآثر و قول و فعل  آن حضرات (علیهم صلوات الله) چنان است که همه خیر و برکات نازله الهی و الطاف خداوندی را فقط از این طریق می بیند و نیز راه رشد و سعادت را هم جز از این طراط مستقیم الهی جستجو نمی کند. و این جنین است که درک و هضم جمله شگفت آور فوق الذکر در باره آقا امام باقر (ع) آسان می شود و به ویژه توجه به این امر که این فراز در حقیقت بیانی از زبان "رسول گرامی اسلام" (صلی الله علیه و آله وسلم) است  در سفارش ایشان به جابر بن عبدالله انصاری، چنانکه:

 

«امـام صـادق (عـلیـه السـلام ) مـى گـویـد: پـدرم فـرمـود: نزد جابر بن عبداللّه انصارى- صحابى بزرگ در وقتى که جابر نابینا شده بود - رفتم وسلام کردم و او جواب سلام مرا داد و پرسید : تو کیستى ؟  گفتم محمّد بن علىّ بن حسین هستم. گفت : پسر جان ! نزدیک بیا، نزدیک او رفتم ، دستم را بوسید و سپس  خم شد که پایم را بـبـوسـد. مـن کـنـار رفـتـم و نـگـذاشـتـم . سـپـس  گـفـت : رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) به تو سلام رساند. گفتم : سلام و رحمت و برکات خدا بر رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) باد، او چگونه به من سلام رساند.جـابـر گـفت : روزى به حضور رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) رفتم ، به من فرمود: اى جابر! شاید تو زنده بمانى تا با مردى از فرزندان من ملاقات کنى که محمّد بن على نام دارد. یـَهـِبُ اللّهُ لَهُ النُّورَ وَالْحـِکـْمَةَ فَاقْرَاءْهُ مِنِّى السَّلامُ؛خداوند نور و حکمت به او ببخشد، سلام مرا به او ابلاغ کن»

 

و طبیعی است که چنین انسان الهی، هم از بزرگترین شخصیتهای تاریخ باشد و هم باعث افتخار و مباهات. آن بزرگوار در سوم ماه صفر (بنا به روایتی) 57 هجری در مدینه به دنیا آمد و طبیعتا واقعه عاشورا را در 4سالگی درک کرده است.

 

((اسم مبارک آن بزرگوار محمد، و لقب مشهور او باقر است که حضرت رسول( ص) آن حضرت را طى روایاتى به این لقب ملقب فرمود. کنیه مشهور آن حضرت، ابى جعفر و عمر مبارک ایشان57 سال بود.امام باقر دو امتیاز در میان ائمه- علیهم السلام- دارد.

 

اول، جد پدرى ایشان امام حسین( ع) و جد مادرى آن حضرت امام حسن( ع) است. از این جهت در حق ایشان گفته شده: « عَلَوىٌّ مِنْ عَلَوِیَّینَ وَ فاطِمِىٌّ مِنْ فاطِمیَّینَ وَ هاشِمىٌّ مِنْ هاشِمِیَّیْنَ».

 

امتیاز دیگر آنکه وى پایه گذار انقلاب فرهنگى شیعه محسوب مى‏ شود. گرچه انتشار معارف شیعه به دست امام صادق( ع) صورت گرفت ولى به دست امام باقر پایه گذارى شد. در دوران امام باقر( ع) دولت بنى امیه رو به زوال بود، مردم از آنها متنفر بودند. به علت وجود کسى چون عمر بن عبد العزیز، که علاوه بر اینکه نفع بزرگى براى شیعه داشت ضرر بزرگى نیز براى بنى امیه داشت و اختلاف شدیدى که در ممالک اسلامى پدید آمده بود و هر کسى از گوشه‏ اى قیام مى‏ کرد، خلفا به سرعت تغییر مى‏ کردند- چنانکه در مدت امامت امام باقر( ع) در مدت نوزده سال پنج خلیفه روى کار آمدند: ولید بن عبد الملک، سلیمان بن عبد الملک، عمر بن عبد العزیز، یزید بن عبد الملک، هشام بن عبد الملک- پس موقعیت مناسبى براى آن حضرت که از ظلم بنى امیه فارغ شده بود، پدید آورد که انقلاب علمى را آغاز نماید و بزرگانى از عامه و خاصه در اطراف ایشان جمع شدند و حقایق اسلام، لطایف اسلام و بالاخره معارف اسلام را منتشر کردند، از این جهت رسول اکرم( ص) به ایشان لقب« باقر» داده است. صاحب لسان العرب مى‏ گوید:« لُقِّبَ بِهِ لِانَّهُ بَقَرَ الْعِلْمَ وَ عَرَفَ أصْلَهُ وَ اسْتَنْبَطَ فَرْعَهُ وَ تَوَسَّعَ فیهِ، وَ التَّبَقُّرُ التَّوَسُّعُ» امام باقر ملقب به این لقب است چون شکافنده علم است، پایه علوم اسلامى را شناخت و فروع آن را درک فرمود و آن را توسعه داد و ریشه تبقر به معنى توسعه است. عامه و خاصه نقل مى ‏کنند که رسول اکرم( ص) به جابر بن عبد اللَّه انصارى فرموده است:« یا جابرُ یوشکُ أنْ تبغى حتّى تَلْقَى وَلَدَاً مِنَ الْحُسَیْنِ یُقالُ لَهُ مُحَمَّد یَبْقُرُ عِلْمَ النَّبیینَ بَقْراً، فَإِذا لَقیتَهُ فَأَقْرِئْهُ مِنّی السَّلامُ» اى جابر، تو زنده مى‏ مانى، مردى از اولاد حسین را که نامش محمد است ملاقات مى‏ کنى که او علم انبیا را مى‏ شکافد. هنگامى که او را دیدى سلامم را به او برسان.)) (صحیفه امام،ج21،ص458، توضیحات وصیت نامه به نقل از  "چهارده معصوم علیهم السلام"، آیت اللَّه مظاهرى، ص 84)

 

اما همچنان که آمد حضرت امام خمینی(س) به سیره نظری و نیز رفتار و کردار آن بزرگواران به عنوان شاخص های هدایت در طریق عبودیت و انسانیت به تمام معنی باور دارد و از آن جا که این موقعیت بی نظیر ممکن است مورد سوء استفاده و یا سبب برداشتهای نا متعارف شود و باعث انحراف فکری و یا افراط و تفریط گردد، در هر فرصت و موقعیت به طرح درست و نشان گذاری دقیق و صحیح این جادۀ سمت و سوی الهی همت می گمارد چنانکه در 76 سال پیش(سال 1318و سال تألیف کتاب شرح چهل حدیث) به ذکر احادیثی از قول امام باقر (ع) در باره عقیده درست شیعه چنین آورده اند که البته در آن درسها است برای کسانی که درد دین دارند و از کاسبکاری کسانی که برخلاف این دستورات صریح و ناب اسلامی بازار بهشت فروشی و تضمین سعادت ابدی را در جاهای دیگر جستجو می کنند و متأسفانه برداشتهای کاسبکارانه خود را به نام مقدسات به خورد عوام می دهند، ناراحت و بیمناکند.  دقت کنید:

 

«فرمود جناب باقر العلوم علیه السّلام، به خیثمه که ابلاغ کن به شیعیان ما که ما بى‏ نیاز نمى‏ کنیم از خداوند چیزى را. (یعنى به اعتماد به ما از عمل باز نمانید) و برسان به شیعیان ما که نرسد آنچه پیش خدا هست مگر به عمل. و به شیعیان ما ابلاغ کن بزرگترین مردم در حسرت روز قیامت کسى است که وصف کند عدلى را، پس از آن مخالفت کند او را و عدول کند به سوى غیر آن. و ابلاغ کن به شیعیان ما که اگر قائم شدند به آنچه به آنان مأمورند، (یعنى اگر اطاعت خداوند را کردند) آنها اهل نجات هستند فقط».(امالى، ص 380، جزء 13.)

 

 و نیزآن حضرت می فرمایند:

 

«عذر تراشى نکنید در معاصى خدا، و رأیهاى باطل را متابعت نکنید که ما شیعه هستیم و انتساب به اهل بیت اسباب نجات ماست، «به خدا قسم که نیست شیعه ما مگر کسى که اطاعت خداى تعالى کند.» .( اصول کافى، ج 2، ص 73،« کتاب ایمان و کفر»،« باب الطاعة و التقوى»، حدیث 1.)

 امام باقر(ع) همچنین فرمود:

 «اى جابر، آیا کفایت مى‏ کند کسى را که مدعى تشیع است اینکه دعوى کند دوستى ما اهل بیت را؟ به خدا قسم که شیعه ما نیست مگر کسى که از خدا بترسد و اطاعت او کند.» تا آنکه فرمود: «بترسید از خدا و عمل کنید براى آنچه پیش خداوند است. (یعنى از ثوابها). نیست میانه خدا و کسى خویشاوندى، و دوست ترین بندگان پیش خداى تعالى و اکرم آنها بر او پرهیزگارتر آنها و عمل کننده‏ تر از آنهاست به فرمایشات او. اى جابر، به خدا قسم که تقرب به خداوند تعالى حاصل نشود مگر به اطاعت. نیست با ما آزادى از آتش، و نیست براى کسى حجت بر خداوند. کسى که مطیع خداوند است، او دوست ماست، و کسى که عصیان خداوند کند، او دشمن ماست. و ولایت ما نیل نشود مگر به عمل و پرهیزگارى.» (همان،حدیث 3)

 و هم در کافى شریف سند به حضرت باقر العلوم، علیه السلام، رساند که فرمود:

 «اى جماعت شیعیان آل محمد، صلّى اللّه علیه و آله، شماها در حد وسط باشید که غالیان به شما رجوع کنند، و تالیان به شما ملحق شوند.» یکى از انصار که اسمش سعد بود عرض کرد: «فدایت شوم، غالى چیست؟» فرمود: «قومى هستند که درباره ما چیزهایى گویند که ما درباره خود نگوییم، پس آنها از ما نیستند و ما از آنها نیستیم.» عرض کرد: «تالى چیست؟» فرمود: «کسى است که طالب هدایت است، و طریق آن را نمى‏ داند و مى‏ خواهد که خیر به او برسد و عمل کند.» پس از آن رو به شیعیان فرمود و گفت: «به خدا قسم که با ما برائت و آزادى از خداوند نیست (یعنى از سخط و عذاب او)، و بین ما و خداوند خویشاوندى نیست، و ما بر خداوند حجتى نداریم، و تقرب به خدا حاصل نکنیم مگر به اطاعت و فرمانبردارى. و هر کس از شما مطیع خداوند باشد، فایده دارد به [حال‏] او ولایت و دوستى ما، و هر کس فرمانبردار خدا نباشد از شماها، ولایت ما به او نفعى نرساند. واى بر شما مغرور نشوید، واى بر شما مغرور نشوید.» (همان،ص75،حدیث 6)

 و هم در کافى شریف است که حضرت باقر العلوم، علیه السلام، فرمود:

  «رسول خدا، صلّى اللّه علیه و آله، ایستاد بر «صفا» پس فرمود: «اى اولاد هاشم، اى اولاد عبد المطلّب، من رسول خدا هستم به سوى شما و من شفقت دارم نسبت به شما، و همانا عمل من براى خود من است، و از براى هر یک از شما عمل اوست. نگویید که محمد از ماست و زود است که ما داخل شویم در آنجایى که او داخل شود. نه! به خدا قسم، اى بنى عبد المطلب، دوستان من از شما و غیر شما نیست مگر پرهیزگاران. آگاه باشید که من نمى‏ شناسم شما را روز قیامت در صورتى که بیایید و حمل کرده باشید دنیا را به پشتهاى خود، و مردم دیگر بیایند نزد من در صورتى که آخرت حمل آنهاست.» (روضة کافى، ج 8، ص 182، حدیث 205.)

 و هم در روایت جابر متقدم است که فرمود حضرت باقر العلوم، علیه السلام:

  «اى جابر، مذاهب باطله و رأیهاى فاسده تو را گول نزند که گمان کنى حبّ على، علیه السلام، تو را بس است. آیا کفایت مى‏ کند براى مرد که بگوید من دوست مى‏ دارم على، علیه السلام، را و داراى ولایت او هستم، و مع ذلک فعّال و داراى کثرت عمل نباشد؟ اگر بگوید من رسول خدا را دوست مى‏ دارم (با آنکه رسول خدا از على بهتر است) پس از آن متابعت سیره او نکند و عمل به سنّت او ننماید، از حب او نفعى براى او حاصل نشود.» (اصول کافی همان، ص74،حدیث3)/  (شرح چهل حدیث، ص: 572_ 570)

 امید چنان است که این هشدارهای صریح امام معصوم که توسط یکی از بندگان عامل به دستورات این بزرگواران که چیزی سوای احکام الهی نیست گوش جان سپرده و در طریق انسانیت و کمال توشه خیر بر گیریم که خود بهترین تبریک تولد امام (علیه السلام ) است که انشاءالله نصیبتان باد. والسلام

 انتهای پیام

انتهای پیام /*