فصل اول: نحوه و علل پیدایش احزاب و گروههای سیاسی در ایران

نقش قدرتهای استعماری در ایجاد احزاب

کد : 59938 | تاریخ : 04/09/1394

‏نقش قدرتهاى استعمارى در ایجاد احزاب ‏

‏ ‏

‏تشکیل اولین احزاب فرمایشى در ایران ‏

‏و اما راجع به مملکت خودمان. اینکه با یک روز و دو روز نمى توانیم ما صحبتش را بکنیم، بدبختیهایى که ما در مملکت خودمان داریم. دولتها مى آیند و مى روند؛ هر دولتى هم مى آید یک حزبى درست مى کند- هر دولتى. شما از آن وقت تا حالا هر چه دیدید، یکى «حزب مردم»‏‎[1]‎‏ درست مى کند، یکى حزب چى درست مى کند، یکى «حزب ایران نوین» درست مى کند، یکى حزب چه. هى حزب درست مى کنند. اصلًا در ایران حزب معنا ندارد؛ در هیچ جاى دنیا؛ مگر آنهایى که مثل ایران هستند. مملکت یک حزبى اصلًا معنا ندارد، حزب زورى معنا ندارد. سِجِلهاى مردم را از دهات مى گیرند؛ رجوع کنید به این دهات ببینید سجلهایشان را مى گیرند نامنویسى مى کنند در حزب. این بیچاره نمى داند «ایران نوین»‏‎[2]‎‏ اصلًا یعنى چه! اطلاع از این ندارد، فضلًا‏

‎[[page 3]]‎


‏ ‏

‎[[page 4]]‎

‏از اینکه آن اساسنامه را بفهمد؛ اصلًا نمى فهمد این بیچاره «اساسنامه» چیست. این بیچاره ها را، این بى دینها مى خواهند جمع کنند در یک محیطى زنده باد بگویند؛ فقط همین. از این جمعیت بدبخت بیچاره این معنا را مى خواهند که اجتماع کنند، یک اجتماع انبوهى از جمعیتها بشوند، بعد دنبال اینها بیفتند و برایشان هورا بکشند و زنده باد بگویند. از اینها- بیچاره- همین قدر مى خواهند.‏

‏آنجاهایى که حزب هست، دولتها از حزب وجود پیدا مى کنند، نه اینکه اول دولت تشکیل بشود بعد حزب درست کند! بعد اتکا به آن پیدا کند! اینجا، خوب، شما مى بینید اول دولت درست مى شود. دولت هم به مجلس و به من و شما هیچ ربطى ندارد. اول دولت درست مى شود. خودشان مى گویند، من نمى گویم، خودشان مى گویند ما به امر آمدیم و به امر مى رویم؛ غلط هم هیچ کس نباید بکند؛ هیچ وکیلى هم غلط نکند. نمى کند هم! اول دولت تشکیل مى شود؛ بعد که دولت تشکیل شد و سرنیزه دستش آمد، شروع مى کند حزب درست مى کند. آن وقت هم یک حزبى است که دولت از حزب پیدا شده! دولت ما حزبى است! دولت آقایان حزبى است! آقا! این را براى کى مى گویى؟! من آخوند مى فهمم، دول عالم نمى فهمند اینها را؟! آنها مى خواهند تو اینطور باشى؛ مى خواهند عقب افتاده باشى. دست بردارید آقا از این عقب افتادگى؛ مجد خودتان را حفظ کنید. اگر حزب مى خواهید درست کنید، خوب، یک حزبى قبل از اینکه دولت شما پیش ‏

‎[[page 5]]‎


‏ ‏

‎[[page 6]]‎

‏بیاید، یک حزبى درست کنید؛ و بعد هم حزب در مجلس، به طور [ى ] که باید بشود، به طورى که قوانین اساسى و قانون اساسى و سایر قوانین اقتضا مى کند، نماینده درست کنند؛ و بعد هم آقاى وزیر، نخست وزیر متکى به نمایندگانى که از حزب پیدا شد و از جمعیت و از خواسته مردم و اینها پیدا شد؛ بعد مى شود یک دولت متکى به حزب؛ متکى به ملت. اما شما اول دولتش را درست مى کنید، اول نخست وزیرش درست مى شود، بعد حزب درست مى شود! این هم باز دولت حزبى است! اینها را که روزنامه ها نمى توانند بنویسند؛ شاید بخواهند بنویسند اما غلط مى کنند بنویسند! اینها نمى توانند که بنویسند. حالا ما طلبه اى هستیم کارى به اینها نداریم، آنها کار دارند؛ بسم لله، دوباره حاضریم.‏

‏یک بساط درست مى کنند، بساط حزبى- این بساطى است که دارید مى بینید.‏‏ 1‏

‏18/ 6/ 1343‏

‏ ‏

‏***‏

‎ ‎

‎[[page 7]]‎

  • ( 1). حزب مردم به عنوان حزب اقلیت در سال 1336 ش. به ریاست اسداللَّه علم به همراه حزب ملیّون به عنوان حزب اکثریت به دست اقبال، اعلام موجودیت کرد. و در سال 1353 ش. با تشکیل حزب رستاخیز توسط شاه این دو حزب منحل گردید.
  • ( 2). حزب ایران نوین توسط حسنعلى منصور و گروهى از تحصیل کردگان ایرانى در امریکا و اروپا با کارگردانى« راکول» کاردار سفارت امریکا در ایران، به منظور اجراى سیاست کندى در ایران تشکیل گردید، نقش این حزب نگهبانى از انقلاب شاه و مردم و اجرا نهادن اصول آن بود.« ایران نوین» در هیئت دولت و مجلس صاحب اکثریت عضو بود، و مشاغل برجسته دولتى را در اختیار داشت، و پس از تشکیل حزب« رستاخیز» و ایجاد سیستم تک حزبى در کشور، حزب« ایران نوین» منحل گردید.

انتهای پیام /*