فصل اول: نحوه و علل پیدایش احزاب و گروههای سیاسی در ایران

نقش قدرتهای استعماری در ایجاد احزاب

کد : 59942 | تاریخ : 04/09/1394

‏جنگ میان احزاب وارداتى و زیانهاى آنها‏

‏احزاب مختلفه بعد از این انقلاب، از قرارى که مى گویند، حدود دویست گروه پیدا شده. دویست گروه معنایش این است که یک جمعیتى که باید منسجم بشوند دویست گروه شدند که از هم جدا بکنند همه را. در تهران اگر بنا باشد دویست تا حزب و گروه و امثال اینها باشد و [دائماً] اظهار وجود، هر روز تو روزنامه فلان گروه هم اظهار وجود کرد، این معنایش این است که 35 میلیون جمعیت مى خواهد از هم منفصل بشود. جدا جدا بشود یعنى آن انسجامى که باعث پیروزى شما شد، آن کارشناسهایى که ملتها را شناختند و راه ملتها را مطالعه کردند، راه شکست آنها را مطالعه کردند و طرح دادند براى آن، بهتر از این چه بکنند، بدون اینکه محتاج باشد که یک قدرتى و قوایى بیاید، خودشان را به جان هم مى اندازند. احزاب را دستشان قلم بدهند. این او را چیز بکند؛ تهمت به او بزند. او تهمت به او بزند او، او را تضعیف کند. من گمان مى کنم که از اول که احزاب پیدا شده است در امثال ایران، این یک طرحى بوده است از خارج. آنها احزاب دارند، آن مملکتهاى دیگر، لکن احزابى که آنها دارند فرمش یک جور دیگر است. اینطور نیست که یک کارى بکنند که براى کشورشان مضر باشد. لکن وقتى صادر شد به این مملکتها براى اینکه توجه به عمق مسائل ندارند، احزابى درست مى شوند که به حال کشورشان مضر است. آنها یک چیزى درست مى کنند که اینها خیال مى کنند باید ما احزاب داشته باشیم. عمق این مطلب که احزاب آنجا،‏

‎[[page 8]]‎


‏ ‏

‎[[page 9]]‎

‏وضعشان چه جور است و احزاب اینجا باید چه جور باشد، این را درست ادراک نکردند. احزاب درست کردند، لکن هر حزبى براى دیگرى کارشکنى مى کند، آن حزب هم براى آن.‏‏ 5‏

‏9/ 10/ 58‏

‏ ‏

‏***‏

‎ ‎

‎[[page 10]]‎

انتهای پیام /*