به گزارش پرتال امام خمینی، ایسنا در گزارش مراسم چهارمین سالگرد درگذشت طاهره صفارزاده - شاعر و مترجم فقید قرآن - که عصر چهارشنبه، سوم آبانماه در حوزه هنری برگزار شد، نوشت: حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمود دعایی با بیان خاطراتی از طاهره صفارزاده گفت: در میان شاعران زن، مانند مرحوم طاهره صفارزاده در حد توجه به آرمانها شاعری نبود، اما ما شاعران زن بزرگی داریم که نباید از آنها گذشت، حتا اگر دگراندیش باشند؛ از کسانی چون فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی نباید گذشت.
مدیر مؤسسه اطلاعات در ادامه عنوان کرد: وقتی امام(س) مسئولیت مؤسسه اطلاعات را به من دادند، یکی از کسانی که از همان آغاز مرا یاری کرد، آقای بهرام قاسمی بود که پیشنهاد داد از خانم صفارزاده برای بخش ادبی استفاده کنیم. ما به منزل ایشان که آپارتمانی اجارهای در میدان فلسطین بود، رفتیم. خانه او مصادرهای بود؛ بنابراین او هم به بنیاد پول میداد و هم به صاحبخانه که در خارج بود. او عضویت روزنامه را نپذیرفت، اما پذیرفت که اگر اثری دارد و ارشادی دارد، از ما دریغ نکند. او به من گفت، حالاتی به من دست میدهد که میخواهم از یک شخصیت روحانی درباره آن سؤال کنم. گویا مکاشفاتی به ایشان دست میداد.
دعایی ادامه داد: خانم صفارزاده به من گفتند دوست دارند با امام(س) ملاقاتی داشته باشند و امام هم پذیرفتند که ایشان را به تنهایی بپذیرند. او باور نمیکرد دیدار با امام به این راحتیها دست بدهد. در روزی که قرار بود ایشان به ملاقات امام بروند، به من گفت حجاب من اسلامی است، اما من چادر نمیپوشم. آیا حتما باید چادر بپوشم؟ من به او گفتم، امام افراد را با حجاب اسلامی میپذیرند. فکر کردم اگر بگویم چادر بپوشید، ایشان روشنفکر هستند و میگویند چادر سرم کردند و مرا بردند، در حالیکه جایگاه ایشان فراتر از این حرفها بود. در جماران با درختهای کهنسال زمزمه میکردند که شما چنین گوهری را در کنار خود دارید. نزدیک اتاق امام، چادر نماز را از کیفشان درآوردند و پوشیدند. گفتم اینگونه هم چادر نماز متبرک میشود و هم شأن ایشان حفظ میشود.
دعایی همچنین بیان کرد: دیدار ایشان با امام نیم ساعتی طول کشید. وقتی بیرون آمدند، به من گفتند احساس سبکی و آرامش میکنم و خدا را شکر میکنم که با کسی که به او اعتقاد دارم، حالات خود را گفتهام و از این به بعد با اطمینان گام برمیدارم.
مدیر مؤسسه اطلاعات در ادامه بیان کرد: در این حد از آرمان چه در میان بانوان و چه غیربانوان کم داریم، اما از کسی چون محمدرضا شفیعی کدکنی باید یاد کرد که طاهره در حد او و او در حد طاهره است.
دعایی، طاهره صفارزاده را انسانی وارسته و مهذب دانست و گفت: او بعد از ازدواج اول تن به ازدواج دوباره نمیداد، اما بعد با مرحوم نورانی ازدواج کرد و بعد از رحلت همسرش تصمیم گرفت آنچه را داشت، وقف کند. اما بعد از مرگ همسرش به غیر از منزل، سهم اندکی به او رسید و مبلغی را که نقد بود، به وزارت ارشاد داد که صرف مجتمع فرهنگی در زادگاهش سیرجان شود.
او در پایان تاکید کرد: من در نمازی که بر پیکر طاهره صفارزاده خواندم، به راستی شهادت دادم که جز پاکی از او ندیدم.