نامه

نامه به آقای فلسفی (تقویت حوزه ها و مرجعیت آقای بروجردی)

کد : 68721 | تاریخ : 03/07/1395

نامه

‏زمان: 1327 یا 1328 ه . ش. / 1368 یا 1369 ه . ق.‏

‏مکان: قم‏

‏موضوع: ‏‏لزوم تقویت حوزه های علمیه و مرجعیت آقای بروجردی، و رفع مشکلات حوزه‏

‏مخاطب: ‏‏فلسفی، محمدتقی‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

‏     به عرض عالی می رساند، ان شاءالله وجود محترم عالی مقرون به صحت و سلامت‏‎ ‎‏است. ضمناً لازم می دانم جنابعالی را متذکر یک امر مهم حیاتی کنم، شاید با فکر صائب‏‎ ‎‏و لسان گویای شیرین خود  بتوانید اقدامی کنید که موافق رضای خدای تعالی و صلاح‏‎ ‎‏حال جامعه باشد. البته می دانید که مسلمین تاکنون چه فرصتهایی از دست داده و چه‏‎ ‎‏سنگرهایی را تسلیم دشمنان خود کرده اند که تذکر آنها جز آنکه موجب حسرت و‏‎ ‎‏تأسف شود نتیجه ندارد. عده ای از آنها به واسطۀ جهالت به وضعیت دنیا یا به واسطۀ سوء‏‎ ‎‏تبلیغات دشمنان، و عده ای دیگر برای گرمی بازار خود با عقلایی که می خواستند اقدام به‏‎ ‎‏اصلاح نمایند معارضه و مبارزه کرده و می کنند تا نفخ صور. اکنون رشتۀ باریکی که برای‏‎ ‎‏ما مانده است یکی رشته تبلیغات است که می بینید به چه صورت درآمده و چه اشخاصی‏‎ ‎‏متصدی آن به غیر حق هستند، و یکی رشتۀ تحصیل علوم دینیه است که رشتۀ تبلیغات نیز‏‎ ‎‏از آن سرچشمه می گیرد. قوام رشتۀ تعلیمات دینیه اکنون به حوزه های علمیۀ نجف و قم و‏‎ ‎‏اصفهان و مشهد و بعضی بلاد دیگر متقوم است که اکنون اداره و سرپرستی آنها نوعاً به‏‎ ‎‏حضرت مستطاب آیت الله العظمی آقای بروجردی محول است، و اینطور که بنده‏‎ ‎‏می بینم خطر انحلال به آنها متوجه شده است؛ زیرا از طرفی وکلای ایشان که در بلاد‏‎ ‎‏هستند غالباً بی اثر هستند و از طرفی بسیاری از علمای بلاد از وجوه جلوگیری می کنند و‏‎ ‎‏نمی گذارند به ایشان برسد، و از طرفی در تهران و بعضی بلاد دیگر، بعضی مغرضین،‏‎ ‎‏تبلیغات سوء بر علیه ایشان می کنند و از طرفی خود ایشان حاضر نیستند آنطور که مرحوم‏
‎[[page 24]]‎‏آیت الله اصفهانی و مرحوم آیت الله قمی ـ قدس سرّهما ـ به تجار و بازرگانان مراجعه‏‎ ‎‏می کردند و شرح احتیاج حوزه های علمیه را می دادند اقدام در این امر کنند. و از طرفی‏‎ ‎‏کسی که دلسوز به حال ایشان و حوزه های علمیه باشد کمتر یافت می شود. این امور دست‏‎ ‎‏به هم داده است و موجب شده است که این سنگر را نیز خدای نخواسته از دست بدهیم.‏

‏     اکنون معظمٌ له از چند ماه به این طرف مبالغی مقروض شده اند، چه برای نان نجف و‏‎ ‎‏سامره و چه برای شهریۀ قم و اصفهان و گاهی مشهد و جاهای دیگر. و بالجمله مخارج‏‎ ‎‏مرحوم سید ـ رحمه الله ـ مع الاضافه علی الظاهر به گردن ایشان آمده و همان توقعات‏‎ ‎‏هست و وجوه برای ایشان نمی رسد و حیف و میل می شود. البته می دانید کانون وجوه،‏‎ ‎‏تهران است و تهران را از قراری که بعضی می گفتند در صد، هشتاد از وجوه کلیۀ ایران‏‎ ‎‏مربوط به آن است و جنابعالی را عموم طبقات می شناسند و زبان گویای شما در نوع مؤثر‏‎ ‎‏است. لکن صرف منبر فایده ندارد. این مطلب یک مجمع خصوصی لازم دارد که از‏‎ ‎‏تجار محترم خیرخواه و با کمک و مساعدت امثال آقای حاج میرزا علینقی کاشانی و‏‎ ‎‏آقای شالچی و آقای خسروشاهی و آقای بازرگان و آقای مصطفوی و هر که صلاح‏‎ ‎‏می دانید مطلب را به طور وافی تذکر دهید بلکه بتوانند اولاً قروض ایشان را به فوریت ادا‏‎ ‎‏کنند و ثانیاً به طور اساسی یک تعهدی بکنند که مرتباً در هر ماه هر کس به مقدار مقدور‏‎ ‎‏مساعدت کند و اگر جزئی تسامحی شود می ترسم امر به جایی منجر شود که موجب‏‎ ‎‏تأسف و تأثر شود و نتیجه نداشته باشد.‏ ‏   والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.‏

‏روح الله الموسوی الخمینی‏

‎ ‎

‎[[page 25]]‎

انتهای پیام /*