پیام

پیام به اهالی آذربایجان (چهلم شهدای دی قم)

کد : 69623 | تاریخ : 08/12/1356

پیام

‏زمان: 8 اسفند 1356 / 19 ربیع الاول 1398‏

‏مکان:  نجف ‏

‏مناسبت: حوادث خونین تبریز در چهلم شهدای 19 دی‏

‏مخاطب: اهالی آذربایجان‏

‎ ‎‏ بسم الله الرحمن الرحیم‏

‎ ‎‏19 ربیع الاول 98‏

‏     سلام بر اهالی شجاع و متدین آذربایجان عزیز! درود بر مردان برومند و جوانان‏‎ ‎‏غیرتمند تبریز! درود بر مردانی که در مقابل دودمان بسیار خطرناک پهلوی قیام کردند و با‏‎ ‎‏فریاد «مرگ بر شاه» خط بطلان بر جزافه گوییهای او کشیدند! زنده باشند مردم مجاهد‏‎ ‎‏عزیز تبریز، که با نهضت عظیم خود مشت محکم بر دهان یاوه گویانی زدند که با بوقهای‏‎ ‎‏تبلیغاتی انقلاب خونین استعمار را که ملت شریف ایران با آن صد درصد مخالف است‏‎ ‎‏«انقلاب سفید شاه و ملت» می نامند و این نوکر اجانب و خودباختۀ مستعمِرین‏‎[1]‎‏ را‏‎ ‎‏نجات دهندۀ کشور می شمارند.‏

‏     مردَکی نجات دهندۀ کشور است که مخازن بزرگ ثروت این ملت مظلوم را دو دستی‏‎ ‎‏تقدیم اجانب نموده، و آن پول ناچیز را که می گیرد تقدیم می کند و در مقابل،‏‎ ‎‏آهن پاره هایی می گیرد که هیچ دردی از ملت دوا نمی کند! آن شخصی نجات دهنده‏‎ ‎‏است که با مصونیت دادن اتباع اجانب، کشور را از حیثیت ساقط و به شکل مستعمرۀ‏‎ ‎‏عقب افتاده درآورده است! مردَکی حافظ آزادی ملت است که در سرتاسر کشور، احدی‏‎ ‎‏را حق یک کلمه حقگویی و انتقاد نمی دهد و پلیس ننگینش بر سر این ملت مظلوم‏‎ ‎‏سایه افکنده! شاهی عدالت گستر است که در هر چند گاهی، با قتل عام، ملتی را به عزا‏‎ ‎‏می نشاند!‏


‎[[page 353]]‎‏     من نمی دانم با چه زبانی به اهالی محترم تبریز و به مادران داغدیده و پدران مصیبت‏‎ ‎‏کشیده تسلیت بگویم؛ با چه بیان این قتل عامهای پی درپی را محکوم کنم. من از مقدار‏‎ ‎‏جنایات و عدد مقتولین و مجروحین اطلاع صحیح ندارم ولی از بوقهای تبلیغاتی معلوم‏‎ ‎‏می شود که جنایتها بیش از تصور ما است. با این وصف، شاه افراد پلیس را که به قتل عام به‏‎ ‎‏دلخواه او دست نزده اند به محاکمه می خواهد بکشد. خاطرۀ بسیار أسف انگیز قم هنوز ما‏‎ ‎‏را در رنج داشت که فاجعۀ بسیار ناگوار تبریز پیش آمد که هر مسلمی را رنج داد و ما را به‏‎ ‎‏سوگ نشاند.‏

‏     من به شما اهالی معظم آذربایجان نوید می دهم، نوید پیروزی نهایی. شما‏‎ ‎‏آذربایجانیان غیور بودید که در صدر مشروطیت برای کوبیدن استبداد و خاتمه دادن به‏‎ ‎‏خودکامگی و خودسری سلاطین جور بپا خاستید و فداکاری کردید. استبداد محمدرضا‏‎ ‎‏خان پهلوی و پدر روسیاهش روی سلاطین مستبد را سفید کرد. تاریخ ایران به یاد ندارد‏‎ ‎‏این چنین سفاکی و قتل عام پی درپی را که به دست این یاغی سفاک انجام می گیرد. تاریخ‏‎ ‎‏مشروطیت به یاد ندارد این چنین مجلس سنا و شورا را که اهالی محترم متدین آذربایجان‏‎ ‎‏را مشتی اوباش و بی دین معرفی کنند؛ از مجلسی که دست نشاندۀ شاه است بیش از این‏‎ ‎‏توقع نیست. اکنون بعد از آنهمه کشتار و جنایات تبریز و آنهمه خونخواریهای شاه، مشتی‏‎ ‎‏سازمانی‏‎[2]‎‏ را با کارگران مجبور با سرنیزه، در گوشه و کنار کشور به راه انداخته تا با عربده‏‎ ‎‏کشیدن و به نفع دستگاه جنایت و خیانت تظاهرات به راه انداختن، می خواهند لکه های‏‎ ‎‏ننگ را از سر و صورت این مستبد خونخوار شستشو کنند؛ غافل از آنکه با آب زمزم و‏‎ ‎‏کوثر هم محو نخواهد شد. تاریخ، رنجهای ملت و ستمکاری و جنایات این پدر و پسر را‏‎ ‎‏ضبط کرده و در فرصتی منتشر خواهد کرد.‏

‏     من الآن که مشغول نوشتن این غمنامه هستم، نمی دانم که به برادران عزیز تبریزی ما‏‎ ‎‏چه می گذرد. آیا شاه به جنایات خود ـ ولو موقتاً ـ خاتمه داده است یا نه؟ آیا می خواهد‏
‎[[page 354]]‎‏پس از آن قتل عام، بازماندگان را چنان سرکوبی کند که نفسها قطع شود؟ لکن باید بداند‏‎ ‎‏که دیر شده؛ ملت ایران راه خود را یافته و از پای نمی نشیند تا جنایتکاران را به جای خود‏‎ ‎‏بنشاند و انتقام خود و پدران خود را از این دودمان سفاک بگیرد.‏

‏     با خواست خداوند قهار، اکنون در تمام کشور صداهای ضد شاهی و ضد رژیمی بلند‏‎ ‎‏است، و بلندتر خواهد شد؛ و پرچم اسلام بر دوش روحانیون ارجمند، برای انتقام از این‏‎ ‎‏ضحاک زمان، به اهتزاز خواهد درآمد؛ و ملت اسلام ـ یکدل و یک جهت ـ به پاس از‏‎ ‎‏مکتب حیات بخش قرآن، آثار این رژیم ضد اسلامی و مروّج زرتشتی را محو خواهد‏‎ ‎‏کرد. ‏اَلَیْسَ الصُّبْحُ بِقَریبٍ‏؟!‏‎[3]‎

‏    ‏‏اهالی معظم و عزیز آذربایجان ـ ایّدهم الله تعالی ـ بدانند که در این راه حق و استقلال‏‎ ‎‏و آزادی طلبی و در حمایت از قرآن کریم تنها نیستند؛ شهرهای بزرگ چون شیراز،‏‎ ‎‏اصفهان، اهواز و دیگر شهرها و مُقدم از همه قم مرکز روحانیت و پایگاه حضرت صادق‏‎ ‎‏ـ سلام الله علیه ـ و تهران بزرگ با آنها هم صدا و هم مقصد، و همه و همه در بیزاری از‏‎ ‎‏دودمان پلید پهلوی شریک شمایند. امروز شعارها در کوچه و برزن هر شهر و هر ده،‏‎ ‎‏«مرگ بر شاه» است و هرچه عمال کثیف کوشش می کنند که جنایات را از مرکز اصلی که‏‎ ‎‏شاه است منحرف و به دولت یا مأموران متوجه کنند، کسی نیست که باور کند.‏

‏     عجب آنکه از قرار مسموع هیأتی از دستگاه به آذربایجان آمده است که بیخبری شاه‏‎ ‎‏را از این جنایات اعلام کند و آن کس که احتمال آن را بدهد کیست جز سازمانیها‏‎[4]‎‏ و‏‎ ‎‏اعضای مجلسین که آنها هم احتمال نمی دهند و تظاهر به خلاف می کنند.‏

‏     از خداوند تعالی اصلاح امور مسلمین و رفع شرّ اشرار و محو آثار این دودمان را‏‎ ‎‏خواهانم. والسلام علیکم و رحمة الله .‏

‏روح الله الموسوی الخمینی‏

‎ ‎

‎[[page 355]]‎

  • ـ استعمارگران.
  • ـ مأموران ساواک سازمان اطلاعات و امنیت کشور.
  • ـ بخشی از آیۀ 81 سورۀ هود: آیا بامداد پیروزی نزدیک نیست.
  • ـ اعضای سازمان اطلاعات و امنیت؛ ساواکیها.

انتهای پیام /*