سخنرانی

سخنرانی در جمع نمایندگان مردم بلوچستان (هدف نهضت ـ توطئه های اجانب)

کد : 70665 | تاریخ : 05/07/1358

سخنرانی

‏زمان: 5 مهر 1358 / 5 ذی القعده 1399‏

‏مکان: قم‏

‏موضوع: هدف نهضت ـ توطئه های اجانب در کردستان و سیستان و بلوچستان ‏

‏حضار: نمایندگان مردم سیستان و بلوچستان‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

نجات اسلام و رهایی ایران از آشفتگی ها

‏     من از آقایان و حضرت آقای کَفْعَمی‏‎[1]‎‏ تشکر می کنم که از راه دور آمدید و زحمت‏‎ ‎‏کشیدید. و در این مجلس ممکن است مطالبی که ما داریم، و برای همۀ مناطق این مطالب‏‎ ‎‏هست، به وسیلۀ ایشان و شما برادرها به اهالی محترم بلوچستان و سیستان ابلاغ کنید.‏

‏     آن چیزی که ما از اوّل نظر داشتیم؛ یعنی ملت نظر داشت و ما هم به تبعیت ملت وارد‏‎ ‎‏عمل شدیم، این بود که این آشفتگی که در ایران به چشم می خورد و خطری که برای‏‎ ‎‏اسلام در نظر بود که ممکن است تحقق پیدا بکند، ما را وادار کرد به اینکه ـ با تبعیت از‏‎ ‎‏ملت ایران، ‏‏[‏‏با‏‏]‏‏ آن چیزهایی که آنها آرزو داشتند و قدرتهای بزرگ هم اینها را وادار‏‎ ‎‏کرده بودند ـ برای تحقق آن، مقابله ‏‏[‏‏کنیم‏‏]‏‏.‏

اغفال ملت در جهت غارت ذخایر کشور 

‏     این یک برنامه ای بوده است که اجانب از سالهای بسیار طولانی طرح ریزی کرده‏‎ ‎‏بودند، برای اینکه مخازن ایران را ـ که مخازن غنی ای است ـ آنها ببرند، و کسی نباشد در‏‎ ‎‏مقابل آنها ایستادگی کند. ولهذا برنامه این بود که ملت ایران را یا اغفال کنند؛ یا آنهایی را‏‎ ‎‏که اغفال نمی شوند از بین ببرند؛ اگر بتوانند، حیثیتشان را در بین ملت از بین ببرند. و اگر‏‎ ‎‏این را موفق نشوند، خودشان را از بین ببرند. برای اینکه اگر آن طبقه ای که می توانند ملت‏‎ ‎‏را بیدار کنند به حال خودشان باشند و ملت را بیدار کنند، نمی گذارند که این مخازن بسیار‏
‎[[page 134]]‎‏بزرگی که ملت دارد و باید صرف خودش بشود به غارت ببرند، و ملت ما گرسنه و بینوا‏‎ ‎‏باشند. ولهذا مطلب این بود که آن نقطۀ اساسی که آنها آن را برای خودشان خطر‏‎ ‎‏می دیدند، آن نقطه اساسی از بین برود؛ و آن اسلام بود. نقطۀ اساسی که اینها برای‏‎ ‎‏خودشان خطر می دیدند اسلام بود. اگر اسلام را آنها از بین ببرند، دیگر آسوده خاطر‏‎ ‎‏می شوند و هر کاری بخواهند در اینجا می کنند و سلطۀ خودشان را حفظ می کنند.‏‎ ‎‏مملکت ایران، که وضع جغرافیاییش حساس است برای آنها، و به علاوه، مخازن بسیار‏‎ ‎‏زیاد دارد ـ که ما و خود ملت ایران باز اطلاع از آن نداریم، شاید بسیاریش را بی اطلاع‏‎ ‎‏باشم و آنها مطّلع هستند ـ اسلام را چنانچه بتوانند شکست بدهند ‏‏[‏‏و‏‏]‏‏ از بین ببرند، آن‏‎ ‎‏وقت برایشان آسان می شد کار. راه این بود، مقصد این بود، که اسلام را ببرند.‏

از بین بردن اسلام با ضربه به روحانیّت 

‏     و راه اینکه اسلام را از بین ببرند این بود که روحانیت را از بین ببرند. اینها می دانستند‏‎ ‎‏که تا روحانیون هستند، اینها حفظ می کنند اسلام را. نقشه بردن اسلام؛ و راهش بردن‏‎ ‎‏روحانیت و جدا کردن ملت از روحانیون. ولهذا با تبلیغات دامنه داری مشغول شدند ـ و‏‎ ‎‏حالا هم مشغول اند ـ که روحانیون را از ملت جدا کنند. وقتی ملت از روحانیین جدا بشود‏‎ ‎‏و اینها پشتوانه نداشته باشند برای تبلیغات خودشان، آنها به مقاصد خودشان می رسند.‏‎ ‎‏خود ملت به تنهایی نمی تواند کاری بکند. تا اتّکال به اسلام نداشته باشد، نمی تواند کاری‏‎ ‎‏انجام بدهد. اتّکال به اسلام وقتی می شود که کسانی که به اسلام دعوت می کنند، تمام‏‎ ‎‏مقصدشان دعوت به اسلام است، آنها در کار باشند تا مردم را دعوت کنند و بسیج کنند.‏‎ ‎‏سابق، اینها به طورِ علمی همچو مطلبی را ادراک کرده بودند که اسلام وضعش جوری‏‎ ‎‏است که اگر قوّه پیدا بکند نمی گذارد ما به منافعمان برسیم؛ و روحانیون هم آنها هستند که‏‎ ‎‏اسلام را حفظش می کنند، نگه می دارند. لکن در این نهضت اینها احساس کردند آنی که‏‎ ‎‏آن وقت ادراک کرده بودند، آن وقت مسئلۀ علمی بود، این نهضت مطلب را عینی کرد؛‏‎ ‎‏یعنی دیدند این را که یک ملتی با راهنمایی علمای بلاد، و ایمانی که در خودشان بود‏
‎[[page 135]]‎‏یک همچو امپراتوریِ غلط شیطانی بزرگ را از بین بردند، در صورتی که همۀ قدرتها‏‎ ‎‏دنبال او بودند؛ و خصوصاً امریکا، انگلستان بیشتر از دیگران طرفدار او بودند، و تهدید‏‎ ‎‏می کردند، سفارش می کردند، التماس می کردند که شاه باشد، و بعدش هم می گفتند‏‎ ‎‏بختیار‏‎[2]‎‏ باشد. وقتی که می دیدند نمی شود، خوب، دیدند که چه شد؛ ملت نگذاشت این‏‎ ‎‏قدرتها در ایران باقی بمانند. و با همۀ کوششی که آنها کردند و همۀ قدرتی که در دست‏‎ ‎‏آنها بود، و در دست ملت ما هیچ قدرتی نبود، به علاوه که یک انتظامی و نظمی هم در‏‎ ‎‏کار نبود که مثلاً مردم را به طور نظم وادار به کار بکند، بلکه همین طوری به طور قوّۀ الهی‏‎ ‎‏این کار انجام گرفت، اینها حالا فهمیدند به اینکه یک قدرتی هست در این ملت و در‏‎ ‎‏ملتهای اسلامی که می تواند این قدرت با نداشتن اسلحه، با نداشتن تانک و توپ و‏‎ ‎‏جِهازات‏‎[3]‎‏ جنگی، یک قدرت بزرگی را که همه چیز دارد از بین ببرد.‏

ضرورت هوشیاری ملت 

‏     اینها الآن فهمیدند قضیه این طوری است؛ یعنی شکست خورده ای هستند که حالا در‏‎ ‎‏صدد این اند که شکست خودشان را علاج کنند. الآن وقت این است که ملت ما با تمام‏‎ ‎‏هوشیاری توطئه های اینها را از بین ببرد. این غائله های که در کردستان پیش آوردند این‏‎ ‎‏طور نبود که کُردها می خواستند یک غائله ای درست کنند. کُردها نظری به این نداشتند،‏‎ ‎‏غائله ای بود که اجانب ـ آنهایی که می خواهند ما را غارت کنند ـ با آن اشخاصی که‏‎ ‎‏همدست آنها در غارتگری بودند، مثل حزب دمکرات ـ سران حزب دمکرات البته ـ این‏‎ ‎‏غائله را بوجود آوردند؛ که در آنجا یک برادرکشی ای بشود و یک چیزهایی بشود، و‏‎ ‎‏نگذارند که این ملتی که پیش برده است تا آخر برود؛ و نهضت را تا آخر برساند.‏

توطئۀ اجانب برای سیستان و بلوچستان

‏     و این خوف در طرفهای شما هم هست؛ در بلوچستان و در سیستان هم هست. این‏
‎[[page 136]]‎‏نقشه در آنجا هم هست. آنها باک از این ندارند که پنجاه هزار نفر آدم کشته بشود. اینها‏‎ ‎‏آنها هستند که در ویتنام آن همه آدم کشتند، دنبال مقاصد خودشان اند. آدم پیش آنها‏‎ ‎‏اصلاً مطرح نیست که یک آدمی کشته بشود. مثل اسلام نیست که برای یک نفرش، اگر‏‎ ‎‏یک نفر کشته بشود، مثل اینکه همه دنیا را کشتی: ‏مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الأَرْضِ فَکَأَنَّمَا‎ ‎قَتَلَ النَّاسَ جَمیعاً‎[4]‎‏ آنها آدم پیششان چیزی نیست. آنی که پیششان مطرح است استفاده های‏‎ ‎‏مادی است؛ استفاده از مخازن این بلاد است؛ استفاده از مکان اینجاست که حساسیت‏‎ ‎‏دارد برای آنها. آدمهایش را اهمیت نمی دهند که صدهزار نفر، ده هزار نفر، کشته بشود؛‏‎ ‎‏در هر جا می خواهد باشد. این طرحی که در کردستان آنها داشتند، محتمل است که در‏‎ ‎‏بلوچستان و سیستان و امثال اینجا هم مشغول بشوند و بخواهند که یک وقت بین برادرها،‏‎ ‎‏به اسم برادر شیعه و برادر سُنّی ‏‏[‏‏دشمنی بیندازند‏‏]‏‏ و حال آنکه ابداً مطرح نیست در اسلام‏‎ ‎‏یک همچو مطلبی که مردم با هم فرق داشته باشند؛ گروهها با هم فرق داشته باشند. اسلام‏‎ ‎‏برای همه است، اصلاً اسلام آمده است تمام بشر را اصلاح کند. این جور نیست که اسلام‏‎ ‎‏برای مسلمین ‏‏[‏‏فقط‏‏]‏‏ باشد. اسلام آمده است ‏‏[‏‏برای‏‏]‏‏ همۀ مردم: ‏یَا أَیُّهَا النَّاسُ‏. مردم را دارد‏‎ ‎‏دعوت می کند؛ برای این است که آدم بسازد. آمده است که مردم را از ضلالت و از‏‎ ‎‏چنگ طاغوت بیرون بیاورد، و به هدایت برساند، و همه چیزشان را، دنیاشان را،‏‎ ‎‏آخرتشان را اصلاح بکند. باید تمام دوستان سیستانی و بلوچستانی متوجه این معنا باشند ـ‏‎ ‎‏چه برادرهای شیعی ما و چه برادرهای اهل سنّت ما ـ که گول این طور عناصر را نخورند؛‏‎ ‎‏یعنی گولی که کردستانیها بعضیشان خوردند از این حزب دمکرات. یک وقت با یک‏‎ ‎‏صورت دیگر، اجانب، آنجا یک چیزی درست نکنند که جوانهای ما را گول بزنند، و باز‏‎ ‎‏محتاج به این بشود که فرض کنید خدای نخواسته بیایند آنجا برای سرکوبی آنها، و برای‏‎ ‎‏مردم اسباب زحمت درست بشود. اشکال سرِ این است که این اشرار یک غائله ای‏‎ ‎‏درست می کنند، وقتی که از این طرف رفتند برای رفع این غائله، خودشان فرار می کنند، و‏
‎[[page 137]]‎‏جوانهای بیچاره را به دام می اندازند و به گرفتاری می اندازند. باید با کمال هوشیاری، هم‏‎ ‎‏آقایان مردم را دعوت کنند به اینکه با هم برادر ‏‏[‏‏باشند‏‏]‏‏ همه با هم هستیم؛ و هم شماها،‏‎ ‎‏طرفین، اشتباهاتی در کار ‏‏[‏‏شما‏‏]‏‏ نشود. نیایند بگویند که خوب، در کردستان گفتند که بنا‏‎ ‎‏دارند بیایند همۀ کُردها را قتل عام بکنند! و حال آنکه بنا بود بروند کردها را نجات بدهند.‏‎ ‎‏اینها که راه افتادند، برای اینکه بروند کردستان را تصفیه کنند؛ برای اینکه برادرهای کُردِ‏‎ ‎‏ما در آنجا گرفتار اینها شده بودند، اینها رفتند آنها را نجات دادند. و لهذا آن طور استقبال‏‎ ‎‏از اینها کردند، و آن طور تقاضای به اینکه اینها باشند در اینجا. الآن هم تقاضا می کنند که‏‎ ‎‏در آنجا باید ارتش باشد، ژاندارمری باشد. ممکن است یک وقتی یک همچو چیزی هم‏‎ ‎‏در سیستان ‏‏[‏‏واقع شود‏‏]‏‏ بیایند بگویند و مردم را گول بزنند به اینکه خوب، بنا دارند که‏‎ ‎‏اینها سیستان را فرض کنید به آتش بکشند! مگر سیستان غیر مملکت ماست؟ مگر غیر‏‎ ‎‏مملکت اسلامی است؟ مگر فرق است مابین قم و سیستان؟ مگر فرق است مابین قم و‏‎ ‎‏بلوچستان؟ فرقی نیست بین اینها. اینها را توجه به آن داشته باشید، که خدای نخواسته نبادا‏‎ ‎‏یک حیله ای بکنند این شیاطین و یک اضطرابی آنجا درست کنند و یک بساطی آنجا‏‎ ‎‏درست کنند، و همان مسائل کردستان، خدای نخواسته پیش بیاید.‏

هدف نظام اسلامی؛ دعوت به حق و اسلام

‏     البته دولت، قدرت دارد به اینکه همه جا نگذارد؛ اما ما نمی خواهیم به این مطلب‏‎ ‎‏برسد. قضیه قدرت نمایی نیست، قضیه دعوت به حق است؛ دعوت به اسلام است.‏‎ ‎‏دعوت به این است که مملکت اسلامی بشود؛ احکام طاغوتی همه از بین برود. این‏‎ ‎‏عقب افتادگیهایی که در زمان طاغوت بود ـ همه جا عقب افتاده است، شما خیال نکنید‏‎ ‎‏سیستان و بلوچستان شاید خیلی بهتر باشد از بسیاری از جاهای دیگر که می آیند و‏‎ ‎‏شکایت می کنند و هیچ ندارند ـ بنا بر این بود که یک ملتی را فقیر نگه دارند و همۀ‏‎ ‎‏مخازنشان را ببرند، که مخازن زیر پایشان باشد و خودشان گرسنگی بخورند، بنا بر این‏‎ ‎‏مطلب بود. چنانچه ان شاءالله دولت اسلامی آن طوری که خدا و رسول می خواهند‏
‎[[page 138]]‎‏درست بشود، همۀ گرفتاریها از بین می رود، و ان شاءالله امیدواریم بشود. همۀ گرفتاریها از‏‎ ‎‏بین می رود؛ و همۀ برادرها در کنار هم با آرامش زندگی صحیح می کنند به طوری که هم‏‎ ‎‏دنیاشان و هم آخرتشان تأمین بشود. ‏

‏     ان شاءالله خداوند همۀ شما را حفظ کند و موفّق کند. و من از شما باز تشکر و از آقای‏‎ ‎‏کفعمی زیادتر تشکر ‏‏[‏‏می کنم‏‏]‏‏ امیدوارم که در آنجا از فیوضات ایشان مستفیض بشوید.‏‎ ‎‏همه تان موفق و مؤید باشید.‏

‎ ‎

‎[[page 139]]‎

  • ـ از علمای سیستان و بلوچستان.
  • ـ شاپور بختیار، آخرین نخست وزیر رژیم شاه.
  • ـ ابزار، وسائل.
  • ـ سورۀ مائده، آیۀ 32: «کسی که فردی را بِکُشد یا در زمین فساد کند، همانند آن است که همۀ مردم را کشته است».

انتهای پیام /*