شرحِ جلوه
شرح جلوه
کد : 72687
|
تاریخ : 02/05/1388
- دیدهای نیست نبیند رخ زیبای تو را
- نیست گوشی که همی نشنود آوای تو را[1]
- هیچ دستی نشود جز بر خوان تو دراز
- کس نجوید به جهان جز اثر پای تو را
- رهرو عشقم و از خرقه و مسند بیزار
- به دو عالم ندهم روی دلآرای تو را
- قامت سروْ قدان را به پشیزی نخرد
- آنکه در خواب ببیند قد رعنای تو را
- به کجا روی نماید که تواش قبله نهای؟
- آنکه جوید به حرم منزل و مأوای تو را
- همه جا منزل عشق[2]است، که یارم همه جاست
- کوردل آنکه نیابد به جهان جای تو را
- با که؟ گویم: که ندیده است و نبیند به جهان
- جز خم ابرو و، جز زلف چلیپای تو را
- دکهی عِلم و خِرد بست، درِ عشق گشود
- آنکه میداشت به سر علت سودای تو را
- بشکنم این قلم و، پاره کنم این دفتر
- نتوان شرح کنم جلوهی والای تو را.
انتهای پیام /*