سخن دل
سخن دل
کد : 72695
|
تاریخ : 25/04/1388
- نتوان نرم نمودش به سخن
- این سخن، از دل سنگش پیداست
- از در صُلح بُرون ناید دوست
- دیگر امروز، ز جنگش پیداست
- میزده است، از رُخ سُرخش پُرسید
- مستی از چشم قشنگش پیداست
- یار امشب پی عاشقکشی است
- من نگویم؛ ز خدنگش پیداست
- رازِ عِشق تو نگوید «هندی[1]»
- چه کُنم من، که ز رنگش پیداست
انتهای پیام /*