فتوای من

فتوای من

کد : 72704 | تاریخ : 17/04/1388

  • سر کوی‌ تو، به جان تو قسم! جای‌ من است
  • به خم زلف تو، در میکده مأوای‌ من است[1]
  • عارفانِ رُخ تو جمله ظَلومند و جَهول
  • این ظلومیّ‌ و جهولی‌، سَر و سودای‌ من است[2]
  • عاشق روی‌ تو حسرت زده اندر طلب است
  • سر نهادن به سر کوی‌ تو فتوای‌ من است
  • عالم و، جاهل و، زاهد همه شیدای‌ تواند
  • این نه تنها رقم سرّ سُویدای‌‌ من است
  • رخ گشا، جلوه نما، گوشه‌ی‌ چشمی‌ انداز!
  • این هوای‌ دل غمدیده‌ی‌ شیدای‌ من است
  • مسجد و، صومعه و، بتکده و، دیر و، کنیس
  • هر کجا می‌ گذری‌، یاد[3]دل‌آرای‌ من است
  • در حجابیم و حجابیم و حجابیم و حجاب
  • این حجاب است که خود راز مُعمّای‌ من است

انتهای پیام /*