مژده ی دیدار
مژده دیدار
کد : 72719
|
تاریخ : 01/04/1388
- باد بهار، مژدهی دیدار یار داد
- شاید که جان به مقدم باد بهار داد
- بلبل به شاخ سرو، در آوازِ دلفریب[1]
- بر دل نوید سرو قد گلعِذار داد
- ساقی، به جام باده، در آن عشوه و دلال
- آرامشی به جان من بیقرار داد
- در بوستان عشق، نشاید غمین نشست
- باید که جان به دست بتی می گسار داد
- شیرین زبان من، گل بیخار بوستان
- جامی ز غم به خسرو، فرهادوار داد
- تا روی دوست دید دل جانگداز من
- یک جان نداد در ره او، صد هزار داد.
انتهای پیام /*