جلوه ی جمال
جلوه جمال
کد : 72738
|
تاریخ : 11/03/1388
- با گیسویِ مُشکبار آمد[1]
- بگشود در و، نقاب برداشت
- بیپرده، نگر، نگار آمد
- او بُود و کسی نبود با او
- یکتای و غریبوار آمد
- بنشست و، ببست در ز اغیار
- گویی پی یار غار آمد
- من، محو جمال بیمثالش
- او، جلوهگر از کنار آمد
- برداشت حجاب از میانه
- تا بر سر میگُسار آمد
- دنبالهی صُبح لیلةالقدر
- خور با رُخ آشکار آمد
- بگذار چراغ، صُبح گردید
- خورشید جهانمدار آمد
انتهای پیام /*