آتش عشق

آتش عشق

کد : 72755 | تاریخ : 24/02/1388

  • کیست کآشفته‌ی‌ آن زلف چلیپا نشود؟!
  • دیده‌ای‌ نیست که بیند تو و شیدا نشود
  • ناز کن، ناز! که دلها همه در بند تواند
  • غمزه کن، غمزه! که دلبر چو تو پیدا نشود
  • رُخ نما! تا همه خوبان خجل از خویش شوند
  • گر کشی‌ پرده ز رُخ، کیست که رُسوا نشود؟
  • آتش عشق بیفزا، غمِ دل‌افزون کُن
  • این دل غمزده نتوان که غم‌افزا نشود
  • چاره‌ای‌ نیست به جُز سوختن از آتش عشق
  • آتشی‌ ده که بیفتد به دل و پا نشود
  • ذرّه‌ای‌ نیست که از لُطف تو هامون نبود
  • قطره‌ای‌ نیست که از مهر تو دریا نشود
  • سر به خاک سر کوی‌ تو نهد جان، ای‌‌ دوست!
  • جان چه باشد که فدای‌ رُخ زیبا نشود؟

انتهای پیام /*