خِرقه ی فقر

خرقه فقر

کد : 72760 | تاریخ : 19/02/1388

  • بر در میکده‌ام دست‌فشان خواهی‌ دید
  • پایکوبان، چو قلندرمنشان خواهی‌ دید
  • باز سرمست، از آن ساغر می‌، خواهم شد
  • بیهُشم مسخره‌ی‌ پیر و جوان خواهی‌ دید
  • از در مدرسه‌ و دیر، بُرون خواهم تاخت
  • عاکف سایه‌ی‌ آن سرو روان خواهی‌ دید
  • از اقامتگه هستی‌ به سفر خواهم رفت
  • به سوی‌ نیستیم رخت‌کشان خواهی‌ دید
  • خرقه‌ی‌ فقر، به یکباره تُهی‌ خواهم کرد
  • ننگ این خرقه‌ی‌ پوسیده، عیان خواهی‌ دید
  • باده از ساغر آن دلزده خواهم نوشید
  • فارغم از همه ملک دو جهان خواهی‌ دید

انتهای پیام /*