عروسِ صُبح
عروس صبح
کد : 72771
|
تاریخ : 08/02/1388
- امشب که در کنار منی، خفته چون عروس
- زنهار تا دریغ نداری کنار و بوس!
- ای شب! بگیر تنگ به بر نوعروس صُبح
- امشب که تنگ در بر من خفته این عروس
- لب برندارم از لب شیرین شکّرش
- گر بانگ صُبح بشنوم و، گر غریو کوس
- یا رب! ببند بر رُخ خورشید! راه صُبح
- در خواب کُن مؤذّن و، در خاگ کُن خروس
- یک امشبی که با منی از راه لُطف و مهر
- جُبران شود بقیّهی عُمر، ار بود فسوس
- نا رندم ار بخواهم کاین شب سحر شود
- باشد اگر به تخت سُلیمانیم جلوس
- «هندی» ز هند تا به سر کویت آمده ست
- کی دل دهد به شاهی شیراز و، ملک طوس!
انتهای پیام /*