نیم غمزه
نیم غمزه
کد : 72783
|
تاریخ : 25/01/1388
- پروانهوار بر در میخانه پر زدم
- در بسته بود، با دل دیوانه در زدم
- خوابم ربود آن بُتِ دلدار، تا به صُبح
- چون مُرغ حق، ز عشق، ندا تا سحر زدم
- دیدار یار، گر چه مُیسّر نمیشود
- من درهوای او، به همه بام و بر زدم
- در هر چه بنگری، رُخ او جلوهگر بوَد
- لوح رُخش به هر در و هر رهگذر زدم
- در حال مستی، از غم آن یار دلفریب
- گاهی به سینه، گاه به رُخ، گه به سر زدم
- جان عزیز من، بُت من! چهره باز کرد
- طعنه به روی شمس و به روی قمر زدم
- یارم، به نیم غمزهچنان جان من بسوخت
- کآتش به ملک خاور و هم باختر زدم.
انتهای پیام /*