محفل رندان

محفل رندان

کد : 72795 | تاریخ : 13/01/1388

  • آید آن روز که خاک سر کویش باشم
  • ترک جان کرده و، آشفته‌ی‌ رویش باشم
  • ساغر روح‌فزا، از کفِ لُطفش گیرم
  • غافل از هر دو جهان، بسته‌ی‌ مویش باشم
  • سر نهم بر قدمش، بوسه‌زنان تا دم مرگ
  • مست، تا صُبح قیامت، ز سبویش باشم
  • همچو پروانه، بسوزم برِشمعش همه عُمر
  • محو چون می زده، در روی‌ نکویش باشم
  • رسد آن روز که در محفلِ رندان سرمست
  • رازدار همه اسرار مگویش باشم
  • یوسفم گر نزند بر سر بالینم سر
  • همچو یعقوب دل آشفته‌ی‌ بویش باشم.

انتهای پیام /*