بُتِ یکدانه
بت یکدانه
کد : 72812
|
تاریخ : 25/12/1387
- خُرّم آن روز که ما عاکف میخانه شویم
- از کف عقل بُرون جَسته و، دیوانه شویم[1]
- بشکنیم آینهی فلسفه و عِرفان را
- از صنمخانهی این قافله بیگانه شویم
- فارغ از خانقه و، مدرسه و، دیر شده
- پُشت پایی زده بر هستی و، فرزانه شویم
- هجرت از خویش نموده، سوی دلدار رویم
- واله شمع رُخش گشته و، پروانه شویم
- از همه قید بُریده، ز همه دانه رها
- تا مگر بستهی دام بُت یکدانه شویم
- مستی عقل ز سر بُرده و، آییم به خویش
- تا بهوش از قدح بادهی مستانه شویم.[2]
اردیبهشت 1364
- 1ـ آقای نصراللّه خلخالی.
- 2ـ به طوری که حکایت شده است.
- 3ـ آقای شیخ مجتبی قزوینی.
انتهای پیام /*