بلای هجران

بلای هجران

کد : 72965 | تاریخ : 27/07/1387

  • هیچ دانی‌ که ز هجران تو، حالم چون شد؟
  • جگرم خون و دلم خون و سرشکم خون شد
  • لب شیرین تو، ای‌ می‌‌زده! فرهادم کرد
  • جانم از هر دو جهان، رسته شد و مجنون شد
  • تار و پودم به هوا رفت و توانم بگُسست
  • تا به تار سر زلف تو، دلم مفتون شد.

انتهای پیام /*