نامه
زمان: 30 بهمن 1366 / 1 رجب 1408
مکان: تهران، جماران
موضوع: ارزیابی عملکرد «نهضت آزادی»
مخاطب: محتشمی، سیدعلی اکبر (وزیر کشور)
[«بسمه تعالی؛ محضرمقدس رهبرعظیم الشأن انقلاب اسلامی آیت الله العظمی امام خمینی ـ دام ظله العالی با عرض سلام و تحیات.
نهضت آزادی پس از استعفا و برکناری دولت موقت پیوسته در جهت اعلام مخالفت با دولت جمهوری اسلامی، مجلس شورای اسلامی، و حتی قوۀ قضاییه و مغشوش کردن اذهان بوده است.
مسئولین نهضت با سمپاشیهای خود نسبت به سیاستهای دولت، دفاع مقدس و جنگ، مسئلۀ برائت از مشرکین و فاجعۀ خونین مکۀ مکرمه، جهاد مالی و تصمیمات شورایعالی پشتیبانی جنگ و بالاخره فرمایشات اخیر حضرت امام ـ روحی فداه ـ راجع به حکومت و ولایت مطلقه، در جهت مبارزه و تضعیف نظام جمهوری اسلامی گام برداشته اند.
با توجه به اهمیت و نقش سرنوشت ساز مجلس شورای اسلامی نهضت آزادی در ماههای اخیر فعالیت گسترده ای را جهت به اجرا درآمدن قانون احزاب و آزادی فعالیت سیاسی آنان و نیز حرکت تبلیغاتی گسترده ای راجع به انتخابات و راه یافتن به مجلس را آغاز کرده است.
آقای دکتر یزدی در جلسۀ مورخ 5 / 10 / 66 نهضت آزادی راجع به شرکت در انتخابات و نقش نهضت آزادی چنین می گوید:
«... برگزاری انتخابات مستلزم وجود جامعۀ باز است، اگر رفتیم واقعاً مفید خواهیم بود و نخواهیم گذاشت این فتاوی را به زور بر مردم تحمیل کنند، شخصی که از طرف نهضت به مجلس برود مسلماً از این توپ و تشرها جا نخواهد زد، اگر قرار باشد مملکت را با «فتوا» اداره کنند، بنده پیشنهاد می کنم که، مجلس را ببندند و خوابگاه دانشجویان کنند».
دیدگاه نهضت آزادی راجع به جنگ و دفاع مقدس در بیانیه ای تحت عنوان «جنگ بی پایان» چنین
[[page 479]]است:
«... آنچه فعلاً دیده می شود جنگی است بی پایان که می تواند پایان دنیا باشد، پایان ایران و مردم ایران باشد...، گفته اند حتی اگر یک خانه هم در ایران سرپا بماند، باز به جنگ ادامه خواهیم داد و اگر یک نفر باقی بماند، آن یک نفر هم جنگ خواهد کرد، آیا این مترادف با چیزی جز «جنگ جنگ تا نابودی» هست؟».
نهضت آزادی راجع به «حکومت و ولایت مطلقه» اطلاعیه ای منتشر کرده که در آن آمده است:
«این چه فرمانی است و چه انقلابی در ایران و اسلام، که حکومت را در موضع بالاتر از فرستادۀ خدا قرار داده به او اختیار می دهد بر خلاف نصّ صریح و شاورهم فی الامر و بدون مشورت با امت تصمیم گیری در مصالح دولت و امور ملت نماید... الخ».
با عنایت به مراتب فوق خواهشمند است ارشاد فرمایید که:
1ـ آیا نهضت آزادی با چنین عقاید و تفکراتی می تواند به عنوان یک سازمان حزب و تشکیلات سیاسی در جمهوری اسلامی به رسمیت شناخته شود؟
2ـ در حالیکه مادۀ سی، قانون انتخابات از جمله شرایط تأیید صلاحیت داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی را:
الف) اعتقاد و التزام عملی به اسلام.
ب) اعتقاد و التزام عملی به نظام جمهوری اسلامی ایران.
می داند. آیا نهضت آزادی صلاحیت دارد که در انتخابات مجلس شورای اسلامی شرکت نموده و نماینده ای در مجلس داشته باشد؟
در پایان از درگـاه خداوند متعال طول عمر آن وجود شریف و مقدس و پیروزی عاجل رزمندگان اسلام را مسئلت می دارم.
سید علی اکبر محتشمی ـ وزیر کشور»
امام خمینی در پاسخ نامۀ وزیر کشور چنین مرقوم فرموده اند:]
[[page 480]]بسم الله الرحمن الرحیم
جناب حجت الاسلام آقای محتشمی، وزیر محترم کشور ـ ایّده الله تعالی
در موضوع نهضت به اصطلاح آزادی مسائل فراوانی است که بررسی آن محتاج به وقت زیاد است. آنچه باید اجمالاً گفت آن است که پروندۀ این نهضت و همین طور عملکرد آن در دولتِ موقتِ اولِ انقلاب شهادت می دهد که نهضت به اصطلاح آزادی طرفدار جدی وابستگی کشور ایران به امریکا است، و در اینباره از هیچ کوششی فروگذار نکرده است؛ و حمل به صحت اگر داشته باشد، آن است که شاید امریکای جهانخوار را، که هرچه بدبختی ملت مظلوم ایران و سایر ملتهای تحت سلطۀ او دارند از ستمکاری اوست، بهتر از شوروی ملحد می دانند. و این از اشتباهات آنها است.
در هر صورت، به حسب این پرونده های قطور و نیز ملاقاتهای مکرر اعضای نهضت، چه در منازل خودشان و چه در سفارت امریکا و به حسب آنچه من مشاهده کردم از انحرافات آنها، که اگر خدای متعال عنایت نفرموده بود و مدتی در حکومت موقت باقی مانده بودند ملتهای مظلوم بویژه ملت عزیز ما اکنون در زیر چنگال امریکا و مستشاران او دست و پا می زدند و اسلام عزیز چنان سیلی از این ستمکاران می خورد که قرنها سر بلند نمی کرد، و به حسب امور بسیار دیگر، نهضت به اصطلاح آزادی صلاحیت برای هیچ امری از امور دولتی یا قانونگذاری یا قضایی را ندارند؛ و ضرر آنها، به اعتبار آنکه متظاهر به اسلام هستند و با این حربه جوانان عزیز ما را منحرف خواهند کرد و نیز با دخالت بیمورد در تفسیر قرآن کریم و احادیث شریفه و تأویلهای جاهلانه موجب فساد عظیم ممکن است بشوند، از ضرر گروهکهای دیگر، حتی منافقین این فرزندان عزیز مهندس بازرگان، بیشتر و بالاتر است.
«نهضت آزادی» و افراد آن از اسلام اطلاعی ندارند و با فقه اسلامی آشنا نیستند. از این جهت، گفتارها و نوشتارهای آنها که منتشر کرده اند مستلزم آن است که دستورات حضرت مولی الموالی امیرالمؤمنین را در نصب ولات و اجرای تعزیرات حکومتی که گاهی بر خلاف احکام اولیه و ثانویۀ اسلام است، بر خلاف اسلام دانسته و آن بزرگوار را
[[page 481]]ـ نعوذبالله ـ تخطئه، بلکه مرتد بدانند! و یا آنکه همۀ این امور را از وحی الهی بدانند که آن هم بر خلاف ضرورت اسلام است.
نتیجه آنکه نهضت به اصطلاح آزادی و افراد آن چون موجب گمراهی بسیاری از کسانی که بی اطلاع از مقاصد شوم آنان هستند می گردند، باید با آنها برخورد قاطعانه شود، و نباید رسمیت داشته باشند.
والسلام علی من اتبع الهدی. توفیق جنابعالی را از خداوند تعالی خواستارم.
روح الله الموسوی الخمینی
[[page 482]]