نامه
زمان: 22 اسفند 1347 / 24 ذی الحجه 1388
مکان: نجف
موضوع: تبلیغ دین برای جوانان
مخاطب: مطهری، مرتضی
بسمه تعالی
24 ذی الحجۀ 88
به عرض شریف می رساند، مرقوم شریف مدتی پیش واصل و از سلامت جنابعالی و توفیقاتی که نصیب شما هست مسرور شدم. کمال توفیقات شما را برای ادامه به خدمت به اسلام و مسلمین از خداوند تعالی خواستار است. آنچه مسلّم است این چند لحظه از عمر می گذرد و خواه ناخواه به پیشگاه بزرگی وارد خواهیم شد یا با روی سیاه و دست پر از گناه و یا با دست خالی از طاعت. امید است ما از دستۀ دوم باشیم و خداوند تعالی با الطاف کریمۀ خود با ما تهیدستان و روسیاهان رفتار فرماید. امید است خدمتهای شما که به قول خودتان پر زحمت و کم استفاده است در پیشگاه مقدس مقبول باشد که ارزش همان است و بس. کوشش کنید اکنون که با تودۀ جوان محتاج به هدایت سر و کار دارید آنها را نجات دهید از این منجلاب، و معنویات را با زبان شیرین خودتان به آنها بفهمانید. شاید به وسیلۀ شما اشخاص از اسلام و قوانین آسمانی آن آگاه شوند و توجه به حقایق پیدا کنند و این برای شما بهتر است از آنکه زندگی به اصطلاح مرفهی داشته باشید و بس. اینجانب نتوانستم کاری که پسند درگاه متعال باشد انجام دهم و هم اکنون که مشرف به سراشیبی قبر هستم نمی دانم چه جواب دهم. از خودم مأیوس و به لطف خداوند تعالی امیدوارم، شاید جبرانی از خطاهای گذشته و حال و آینده شود. الهی عاملنی بفضلک و لا تعاملنی بعدلک.
کتاب را که فرستاده بودید مقالۀ شما را تا آخر خواندم و امید است توفیق مقالات
[[page 589]]دیگر هم واصل شود. مقالۀ مستدل جالبی است و باید هم جالب باشد.
مطالبی که در مرقوم شریف نوشته اید بعض از آنها موجب تأسف و تأثر اینجانب است و هیچ گاه راضی به امثال این امور نیستم و بعضی هم دردی است که همۀ ماها از درمان آن با این وضعی که داریم عاجزیم و چون نوشتنی نیست با جناب آقای شاه چراغی مذاکره نمودم تذکر دهند. در خاتمه باید بدانید که اگر خدای نخواسته کسی از جنابعالی چیزی بگوید یا بنویسد با سوابقی که از شما دارم و اطمینانی که به شما دارم مورد هیچ اثری نخواهد بود ولی تاکنون همچو مطلبی واقع نشده است. از جنابعالی امید دعای خیر برای حسن عاقبت دارم. والسلام علیکم.
روح الله الخمینی
[[page 590]]