اسدالله تجریشی

شهدای 15 خرداد

کد : 80273 | تاریخ : 08/06/1395

‏آمار کشته های 15 خرداد معلوم نیست. فقط یادم هست که مردم چند تا‏‎ ‎‏از شهدا را شب به مسجد هفت تن‏‎[1]‎‏ بردند و گذاشتند تا صبح تشییع‏‎ ‎‏کنند ولی از ساواک شبانه آمدند و خادم مسجد را ارعاب کردند و‏‎ ‎‏جنازه ها را بردند و نگذاشتند که به عنوان یک حربه سیاسی به نفع‏‎ ‎‏نهضت استفاده شود.‏

‏حتی من یادم هست که عده ای از گاردی ها جلوی بازار ایستاده بودند‏‎ ‎‏و به سوی هر کس پیراهن سیاه به تن کرده بود، تیراندازی می کردند‏‎[2]‎‏.‏‎ ‎‏اینها روی پیراهن سیاه خیلی حساسیت داشتند. حتی اتوبوسها و‏‎ ‎‏تاکسی ها را بازرسی می کردند و با افرادی که پیراهن سیاه پوشیده بودند‏‎ ‎‏برخورد می کردند. تصور می کردند حادثة 15 خرداد زیر سر اینهاست.‏

 

[[page 35]]

  • . مسجد هفت تن  در انتهای بازار مسگرها واقع است.
  • . در همان روز یکی از دوره گردهای جوان در اثر تیراندازی مامورین پایش تیر خورد، آن جوان فکر کرده که ساواک به او رحم می کند. همین جور از پایش خون می رفت. به گاردی ها گفت به من پناه بدهید و مرا به بیمارستان برسانید. گاردی ها گفتند بیا و این جوان همان جور خودش را روی زمین می کشید وقتی به آنها رسید مأمورین افتادند به جان این جوان و آنقدر با قنداق تفنگ زدند که لت و پارش کردند.

انتهای پیام /*