اسدالله تجریشی

نامه علمای تهران به مراجع قم

کد : 80278 | تاریخ : 08/06/1395

‏من در قضایای 15 و 16 خرداد بودم و چند بار هم مورد تیراندازی قرار‏‎ ‎‏گرفتم که البته چیزی به من اصابت نکرد تا اینکه شبش که می خواستم به‏‎ ‎‏منزل بروم به آقای شیخ محلاتی‏‏ برخورد کردم. ایشان گفت : چند تا نامه‏‎[1]‎‎ ‎‏در حمایت از حاج آقا روح الله است که شما باید برای مراجع قم ببری و‏‎ ‎‏یکی یکی به درِ بیت آنها رفته، نامه را تحویل بدهی . گیرندگان نامه،‏‎ ‎‏آیات:‏

‏نجفی مرعشی‏‏، گلپایگانی‏‏ و شریعتمداری بودند. البته تعدادی هم‏‎ ‎‏برای علمای مشهد‏‏ و... فرستاده شد.‏

‏من به اتفاق شخص دیگری‏‎[2]‎‏ از بازار، جهت انجام مأموریت عازم قم‏‎ ‎‏شدیم. تجربهِ ما در این امور خیلی کم بود. نامه ها را داخل جیب کت‏‎ ‎‏گذاشتیم. نزدیک قم - عوارضی - چند نفر چماقدار ایستاده بودند و پول‏‎ ‎‏می گرفتند‏‎[3]‎‏؛ 2 تومان، 5 تومان، 10 تومان. چند نفر ژاندارم هم کمی آن‏‎ ‎‏طرف تر ماشینها را بازرسی می کردند، افراد را پیاده کرده، تفتیش بدنی‏‎ ‎‏می کردند.‏

‏اتومبیل ما را که نگه داشتند، اینها پریدند بالا و شروع کردند به ‏‏گشتن.‏‎ ‎‏یکی از آنها که لباسهای من را بازرسی کرد، نامه ها را پیدا کرد و گفت:‏

‏به به! غائله 15 خرداد زیر سر شماست. ما دو نفر را پیاده کردند.‏‎ ‎‏شخص دیگری هم که معلم بود و اهل خوانسار، به دلیل همراه داشتن‏‎ ‎
‎[[page 27]]‎‏عکس امام پیاده کردند و شروع به فحاشی و کتک کاری کردند.‏

‏می گفتند: اگر برای ما مشکل قانونی پیش نمی آمد، همین جا با اسلحه‏‎ ‎‏مخ شما را می ریختیم کف جاده. شما هستید که مملکت را به بلوا‏‎ ‎‏می کشید. تا اینکه ما را به شهربانی قم بردند. تا سحر بازجویی می کردند.‏‎ ‎‏از نامه ها می پرسیدند و اینکه چه کسانی این نامه ها را به ما داده و‏‎ ‎‏سئوالات تکراری. بعدها شنیدم که در رادیو تلویزیون اعلام کردند که‏‎ ‎‏سرِ نخ قائله 15 خرداد به دام افتاد و در روزهای آینده اطلاعات بیشتری‏‎ ‎‏از اینها به دست می آوریم‏‏.‏

‏بعد ما را به تهران‏‏ منتقل کردند و مدتی در تهران بازداشت بودیم. ‏‎ ‎‏البته تعداد خیلی زیادی را بازداشت کرده بودند؛ مثل طیب‏‏ و... .‏‎ ‎‏بازداشتگاهها هم خیلی شلوغ بود. دیگر جا نبود. مدتی ما را نگه داشتند‏‎ ‎‏و بعد با وساطت یکی از علما که با رژیم ارتباط داشت، ما را رها کردند. ‏‎ ‎‏اما تعدادی را مدتها در بازداشت نگه داشتند، و بعضی هایشان را دادگاهی‏‎ ‎‏کردند که محکوم شدند. از بچه های میدان هم بودند که برخی مثل طیب‏‎ ‎‏و حاج رضایی‏‏ را اعدام کردند.‏

 

[[page 28]]

  • . در بازار غالب علما و از جمله آقای بهبهانی  که زنده بودند، اینها تجمع کردند که نامه نگاری کنند برای علمای قم که نهضت شروع شده، حاج روح الله را تنها نگذارید و بیایید حرکتهای سیاسی و انقلا بی بکنید.
  • . حاج عباس عصار .
  • . شبیه عوارضی که از اتومبیلهای مختلف در ابتدای اتوبانها می گیرند.

انتهای پیام /*