به خاطر حساسیت بازار و سوابقی که در حمایت از حرکتهای دینی داشت، ساواک در بازار خیلی فعال بود و معمولا از زبده ترین افراد استفاده می کردند. آن زمان سرهنگی به نام صدارت و معاونش سرهنگ پهلوانی خیلی در بازار فعالیت می کردند. سرهنگ پهلوانی از بستگان شاه بود. فرد دیگری هم بود که از دست پرورده های سرتیپ بختیار بود که اسمش را فراموش کردم. این فرد بازار را خوب کنترل می کرد. اینها تمام نیروهای انقلابی را شناسایی کرده بودند، منشأ حرکات بازار را کاملا شناخته بودند و بلافاصله افراد مرتبط با حرکات انقلابی را شناسایی و دستگیر می کردند. چند نفر از لات ها و کشتی گیرها که قیافه ی وحشتناکی هم داشتند همراه این مأمورین بودند که می ریختند منزل مردم و آنها را دستگیر می کردند. یکی از همین چاقوکشها به نام علی صدفی که خیلی مردم را اذیت کرده بود، بعد از انقلاب رفته بود تو تشکیلات هادی غفاری و محافظش شده بود.
اگر بازاری هایی که با انقلاب همکاری می کردند شناسایی می شدند، فوراً جلوی مغازه شان تیغه می شد.
[[page 26]]