دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی

ماجرای دستیابی به کتاب سرالصلوة امام

کد : 80765 | تاریخ : 17/06/1395

‏زمانی که در قم بودم امام کتابی‏‎[1]‎‏ داشت که تنها وصف آن را از ‏‎ ‎‏حاج‌آقا مصطفی شنیده بودم و می‌دانستم که کتاب سطح بالایی است و ‏‎ ‎‏دست نوشته خود امام است. دیدن این کتاب جزو آرزوهایم بود، اما ‏‎ ‎‏امکانش نبود؛ چرا که خود حاج‌آقا مصطفی هم آن را نداشت. آن زمان ‏‎ ‎‏هر وقت به تهران می‌آمدم دوستی به نام رضا کشفی داشتم که به منزل ‏‎ ‎‏ایشان وارد می‌شدم وی اهل عرفان بود. یک بار برایم تعریف کرد: آقایی ‏‎ ‎‏در تهران هست که تاجر است و هیچ‌گاه از خانه بیرون نمی‌رود و ‏‎ ‎‏تجارتش را با تلفن انجام می‌دهد. وی اهل سیر و سلوک است و دارای ‏‎ ‎‏حالات خاص می‌باشد و از کتاب سرالصلو‏‏ة‏‏ امام یک کپی در اختیار ‏‎ ‎‏دارد. به ایشان گفتم: آیا می‌شود کتاب را دید؟ گفت: بله، چون ما با هم ‏‎ ‎
‎[[page 47]]‎‏دوست هستیم مانعی ندارد. بنده به اتفاق آقا رضا کشفی به منزل آن تاجر ‏‎ ‎‏رفتیم. زنگ ‌زده و داخل شدیم. پیرمرد محترمی بود که برای آقای کشفی ‏‎ ‎‏احترام بسیاری قائل بود و با اینکه من را نمی‌شناخت بسیار گرم پذیرایی ‏‎ ‎‏کرد. آقای کشفی گفت: اگر لطف بفرمایید آن رساله را ما ببینیم. گفت: ‏‎ ‎‏بله، چشم، برایتان می‌آوردم، اما آن را نمی‌دهم تا بیرون ببرید بلکه همین ‏‎ ‎‏جا مطالعه بفرمایید. هر چند ساعت طول بکشد اشکالی ندارد؛ اما امانت ‏‎ ‎‏نمی‌توانم بدهم. حدود یک ساعتی نشستیم و چون به هر حال مزاحم ‏‎ ‎‏می‌شدیم، نتوانستم خوب بخوانم بلکه تورقی کردم و سرفصل‌های کتاب ‏‎ ‎‏را یادداشت نمودم و بسیار استفاده بردم. همان مطالبی را که فکر می‌کردم ‏‎ ‎‏در آن باشد یافتم و بسیار لذت بردم. ‏

‎ ‎

‎[[page 48]]‎

  • . کتاب سرالصلوة یا معراج السالکین و صلوﺓ العارفین، در تاریخ 21 ربیع الثانی 1358 هـ.ش هـ.ق  مطابق با 19 خرداد 1318 هـ.ش نگارش شده است.

انتهای پیام /*