حشمت الله رنجبر

یک استثنا

کد : 80810 | تاریخ : 30/04/1395

‏آنچه هرگز برای گروه پرستاری ـ پزشکی معمولی نمی شود و صورت‏‎ ‎‏عادی به خود نمی گیرد، دیدن و به حضور امام رسیدن است.‏‎ ‎‏به‏‏ ‏‏طوری‏‏ ‏‏که اگر صدبار به حضور و دیدارشان رسیده باشی، انگار این‏‎ ‎‏اولین دیدار است؛ و هر بار حریصتر از بار دیگر به سوی ایشان‏‎ ‎‏می رویم.‏

‏     در این بین فقط یک استثنا وجود دارد و آن هم رفتار یکی از‏‎ ‎‏همکاران ما، سعید است؛ او برخلاف دیگران عجله ای برای رسیدن‏‎ ‎‏به حضور امام در مواقع عادی و غیر اورژانسی ندارد. شاید به خاطر‏‎ ‎‏خجالتی بودنش است! نه. شاید هم به خاطر اینکه مبادا دست و‏‎ ‎‏پایش را گم کند و دسته گلی آب دهد! اما باز هم نه. او اعتقاد دارد که‏‎ ‎‏امام دارای یک دید وسیعتر از همۀ ماست؛ یعنی یک دید معنوی‏‎ ‎‏خارق العاده که باطن همه را می بینند، و به دلیل اینکه مبادا شکل‏
‎[[page 16]]‎‏اصلی ما مانند آنچه در ظاهر می بینیم، نباشد، احتیاط می کند و در‏‎ ‎‏مواقع غیر ضروری به حضور نمی رسد. او می گوید: صورت واقعی‏‎ ‎‏من شاید حیوانی باشد و نمی خواهم با دیدن این شکل، امام‏‎ ‎‏آزرده خاطر شوند! او شعار نمی دهد و واقعاً به آنچه می گوید اعتقاد‏‎ ‎‏قلبی دارد.‏

‏ ‏

‎ ‎

‎[[page 17]]‎

انتهای پیام /*