فصل دوم

بهشت زیر پای مادران

کد : 80931 | تاریخ : 16/06/1395

‏یک روزی یادم نیست چه کاری کرده بودم که مادرم ناراحت شده و مطلب را به‏‎ ‎‏آقا بیان کرده بودند. خدمت آقا رسیدم و سلام کردم. وقتی که نزد آقا می رفتیم‏‎ ‎‏دعوا و نصیحتهای محکم را اول مطرح می کردند. خدمت آقا رسیدم و سلام‏‎ ‎‏کردم، فرمودند: سلام علیکم، اینکه می گویند بهشت زیر پای مادران است، یعنی‏‎ ‎‏باید جلوی ایشان آنقدر صورت به خاک بمالی، تا به بهشت برسی. و من فهمیدم‏
‎[[page 96]]‎‏که مادرم شکایتی از من کرده است.‏‎[1]‎

‏ ‏

‎ ‎

‎[[page 97]]‎

  • . حجت الاسلام والمسلمین مسیح بروجردی.

انتهای پیام /*