فصل اول

چه کسی را؟

کد : 80994 | تاریخ : 16/06/1395

‏مادرم همیشه این خاطره را از امام به عنوان مزاح تعریف می کنند و می گویند:‏‎ ‎‏حدوداً سه یا چهار ساله بودم که امام از من پرسیدند: بدرالسادات من را بیشتر‏‎ ‎‏دوست داری یا عمویت آقای هندی را. از آنجا که در آن موقع امام در قم ساکن‏‎ ‎‏بودند و فقط در تابستانها به خمین می آمدند، ولی آقای هندی در خمین ساکن‏‎ ‎‏بودند و دیوار خانه هایمان به هم چسبیده بود و خیلی پیش هم می رفتیم؛ من‏‎ ‎‏خجالت می کشیدم که بگویم آقای هندی را بیشتر دوست دارم و فکر می کردم که‏‎ ‎‏این را چطور بگویم گفتم که حاج عمو شما چشمهایتان را ببندید تا من به شما‏‎ ‎‏بگویم. حضرت امام تا چشمهایشان را بستند، من گفتم: آقای هندی. یک کمی‏‎ ‎‏گذشت و آقا چشمهایشان را باز کردند و پرسیدند: بدرالسادات چه کسی را‏‎ ‎‏گفتی؟ من گفتم: شما را. این ماجرا، باعث شده بود که حضرت امام تعریف‏‎ ‎‏می کردند که بدرالسادات من را بیشتر دوست دارد.‏‎[1]‎

‎ ‎

‎[[page 64]]‎

  • )) مریم کشاورز.

انتهای پیام /*