فصل اول

عکس امانتی

کد : 81077 | تاریخ : 16/06/1395

‏امام همه فرزندانشان را دوست داشتند. هر کدام که پهلوی ایشان می رفت، فکر‏‎ ‎‏می کرد که او را از همه بیشتر دوست دارند. حتی فرزندانشان را که پیش آقا‏‎ ‎‏می بردند، فکر می کردند که آن بچه را از همه بیشتر دوست دارند. یکی از‏‎ ‎‏دخترهای من دوازده سال بچه دار نشد. برای او خیلی زحمت کشیدند تا بچه دار‏‎ ‎‏شد، ولی بچه او را ندیدند‏‎[1]‎‏ و من از این موضوع خیلی ناراحتم. امام به اندازه ای به‏‎ ‎‏این بچه علاقه داشتند که عکس او را بالای تختی که می خوابیدند، گذاشته‏‎ ‎‏بودند. یک روز کسی را فرستادم پیش ایشان و پیغام دادم که عده ای مهمان‏‎ ‎‏می خواهند عکس بچۀ نفیسه را ببینند. آقا گفتند که: من این عکس را امانت به تو‏‎ ‎‏می دهم. این را ببرید نشان بدهید و بعد برگردانید.‏‎[2]‎

‏ ‏

‎ ‎

‎[[page 20]]‎

  • نوزاد در اواخر زندگانی حضرت امام، در خارج از کشور متولد شد.
  • )) صدیقه مصطفوی (دختر حضرت امام).

انتهای پیام /*