نفوذی مسألهای است که به هر حال در همه سازمانهای سیاسی دیده میشود. بحمدلله در بین روحانیت شیعه یا نفوذی نداشتیم و دیده نمیشد. مثلا سال 43 در مشهد، در رابطه با تبعید امام جلسه گرفتیم. یک نفر از آقایان که در جلسه سخنرانی کرد دستگیر شد و در زندان برید و تعهد همکاری داد و با عوامل شاه همکاری میکرد. در تهران آقایی را یک شب آوردند که ایشان محضردار بود. اول خیلی تند بود، شب که شد داد و فریاد کرد. او را نزد بازجو بردند، گفتند: این را به تو میدهیم به شرط آنکه همکاری کنی. او هم قبول کرده بود.
خوشبختانه در درون بیت امام کسی نمیتوانست نفوذ کند. انصافاً یاران امام همه آدمهای صالحی بودند و هنوز هم هستند و اگر کسانی میخواستند نفوذ بکنند نمیتوانستند کاری از پیش ببرند. البته در بین مراجع نفوذی کم بود. اما کسانی هم بودند که با رژیم مبارزه نمیکردند.
[[page 16]]