فصل سوم: خاطرات حجت الاسلام محمدکاظم شکری

نمونه هایی از همکاری نگهبان های زندان

کد : 81607 | تاریخ : 08/06/1395

‏در قم که زندان بودم یک روز از بخش پشتیبانی شهربانی قم یک آقایی ‏‎ ‎‏وارد زندان شد. همین که به من رسید، از دیگر رفیقش یک مقدار عقب ‏‎ ‎‏ماند و دستش را توی دست من گذاشت و رفت‌. دستم را که باز کردم ‏‎ ‎
‎[[page 124]]‎‏دیدم پانصد تومان پول است‌. بعدا فهمیدم که وی آقای عیوضی بوده که ‏‎ ‎‏حالا پدر شهید است و دامادش هم روحانی‌نژاد که شهید شد. ‏

 

[[page 125]]

انتهای پیام /*