فصل دوم: خاطرات مهدی فرهودی

مسأله نجس و پاکی

کد : 81780 | تاریخ : 30/04/1395

‏آقای ملک الکتابی‏‏ که فردی مذهبی بود، کمونیستها را نجس می دانست و ‏‎ ‎‏چون بند لباس آویز بچه های مذهبی و چپی ها مشترک بود وقتی ‏‎ ‎‏کمونیستها روی طناب لباس می انداختند من سر به سرش می گذاشتم و ‏‎ ‎‏می گفتم دست کمونیستها به این طناب خورده است. او دوباره لباسهایش ‏‎ ‎‏را آب می کشید. تعصب زیادی داشت و از بچه مذهبی های سنتی بود. ‏‎ ‎‏می گفت: اگر کمونیست به پیراهن و شلواری که من شسته ام دست بزند ‏‎ ‎‏دیگر آن لباس نجس است و نمی توانم با آن نماز بخوانم. البته بچه ها ‏‎ ‎‏طوری رفتار می کردند که کمونیستها متوجه این مسأله نشوند. یعنی این ‏‎ ‎‏مسایل را بین خودمان مطرح می کردیم.‏

 

[[page 81]]

انتهای پیام /*