علی علیدوست قزوینی

مشت محکم

کد : 82086 | تاریخ : 17/06/1395

‏یک بار هم یک پناهنده را آورده بودند تا برای ما سخنرانی کند. آن روز در ردیف جلو،‏‎ ‎‏شخص بی ادب و نادانی کنار یکی از بچه های تهران نشسته بود. وقتی این آدم نادان به‏‎ ‎‏حضرت امام توهین کرد، آن دوست تهرانی با مشت به دهانش کوبید، طوری که دهانش‏‎ ‎‏پر از خون شد. آن پناهنده از پشت تریبون گفت: آقا نزن! چرا می زنی؟ اسیر تهرانی پاسخ‏‎ ‎‏داد: این نادان به حضرت امام توهین کرد، من هم او را زدم. پناهنده پرسید: مگر هر کس‏‎ ‎‏به خمینی توهین کند، کتک می خورد؟ اسیر پاسخ داد: تنها کتک نمی خورد بلکه کشته‏‎ ‎‏می شود. ما هر کسی را که به امام توهین کند می کشیم. همین حرف باعث شد که آن‏‎ ‎‏پناهنده به حضرت امام اهانت نکند.‏

‎ ‎

‎[[page 15]]‎

انتهای پیام /*