درباره حوادث و اتفاقات سیاسی ای که در داخل ایران روی می داد و امام درباره آنها موضع گیری می کردند، بچه ها به حضرت امام اعتقاد کامل داشتند و بر اساس این اعتقاد می گفتند: همین که امام هست و این اتفاق در حضور ایشان افتاده برای ما کافی است و ما هیچ نظری غیر از نظر امام نداریم. البته، مسأله قطعنامه و بازگشت به مرزهای بین المللی برای بچه ها کمی سنگین بود.
ما در عین اینکه تدبیر و تصمیم حضرت امام را کاملاً قبول داشتیم، سؤالات زیادی برایمان ایجاد شده بود؛ از جمله اینکه چرا حضرت امام ناچار شدند قطعنامه را قبول کنند و به قول خودشان جام زهر بنوشند؟ این برای ما سؤال بود، ولی در اصل مسأله، چون امام در رأس امور بود و مسأله اطاعت از ولی فقیه برای ما روشن بود، حرفی نبود. برای ما همین قدر مهم بود که بفهمیم چه اتفاقاتی افتاده که حضرت امام ناچار به پذیرش قطعنامه شده اند.
[[page 83]]
[[page 84]]