غلامرضا مظلومی

جواب دندان شکن

کد : 82217 | تاریخ : 17/06/1395

‏یک بار، در روز عاشورا، همه بچه ها به دستور حاج آقا ابوترابی پابرهنه شدند. قرار بود‏‎ ‎‏آن روز زیارت عاشورا را با صد لعن و صد سلام بخوانیم. اما مشعل آمد و به بچه ها گیر‏‎ ‎‏داد و از آنها خواست به امام توهین کنند و بگویند: خمینی دجّال. هر کس هم نمی گفت،‏‎ ‎‏با دو دست به گوشهای او می زد. برای همین، خیلی از بچه ها پرده گوششان پاره شد.‏‎ ‎‏مشعل یکی از بچه ها را که اسمش کریم بود و جوان کم سن و سالی هم بود، صدا زد و‏‎ ‎‏گفت: بگو خمینی دجّال. کریم هم به او گفت: تو اول به صدام توهین کن تا من هم توهین‏‎ ‎‏کنم. مشعل خیلی عصبانی شد و کتک مفصلی به کریم زد. البته، کریم یک بچه عادی بود‏‎ ‎‏و زیاد هم اهل دعا و عبادت نبود، ولی با این حرف، غرور مشعل را شکست و ارادت‏
‎[[page 94]]‎‏خود را به امام ثابت کرد. ‏

‎ ‎

‎[[page 95]]‎

انتهای پیام /*