ما همین سؤال را از حاج آقا ابوترابی کردیم. ایشان هم فرمودند: به خاطر اینکه رفع شکنجه بشود و جان خود را نجات دهید، گفتن یک حرف صوری به امام اشکالی ندارد. یکی از رفقا سؤال کرد: اگر خودتان در چنین شرایطی قرار بگیرید و از شما بخواهند به امام توهین کنید، شما این کار را می کنید؟ حاج آقا فرمودند: العیاذ بالله ! من هرگز این کار را نمی کنم. من اگر سرم از تنم جدا بشود هیچ وقت به امام توهین نمی کنم! یکی از رفقا گفتند: خوب، چطور خودتان می پسندید که به امام چیزی نگویید، ولی ما به امام اهانت کنیم؟ حاج آقا گفت: من در عراق شناخته شده هستم و ممکن است از کلام من بر ضد نظام استفاده شود و خدشه ای به آبروی بسیجیها و روحانیون و رزمندگان و انقلاب وارد شود. شاید عراقی ها حرف مرا ضبط کنند و بعد برای تخریب نظام پخش کنند. با این حال، توجیهات حاج آقا برای بچه ها قابل قبول نبود و می گفتند: ما می خواهیم مقاومت کنیم.
این را می خواهم بگویم که آزادگان ما را به هیچ شکل نمی شد از امام جدا کرد؛ اگر چه اسارت طولانی تر می شد یا شکنجه ها و محرومیتها زیادتر و سخت تر می شد.
[[page 130]]