سال 1363 بود که در لشکر علی بن ابیطالب(ع) مسابقه ای برگزار شد. قرار بود اگر کسی سه جزء قرآن را حفظ کند به دیدار امام خمینی(س) برود. من زمانی از این ماجرا خبردار شدم که دو روز بیشتر به مسابقه نمانده بود. از شدت شوق دیدار امام، ظرف 48 ساعت تمام نیروی خودم را به کار گرفتم و موفق شدم این سه جزء را حفظ کنم و نفر اول لشکر خودمان بشوم. متأسفانه، مسئولین به قولشان عمل نکردند و بهانه تراشیدند و حتی بعد از عملیات هم ما را به دیدار امام نبردند. به همین خاطر، ما این دیدار را از امام طلب داریم و ان شاءالله یک روز به این دیدار نائل می شویم.
امام در عمق جان اسرا تأثیر کرده بود. اصلاً، همه اسرا به خاطر امام به جبهه آمده بودند و آنهمه سختی را تحت تأثیر ایشان تحمل می کردند. حتی در مسأله قطعنامه هم که اسرا خیلی ناراحت شدند و معترض بودند که چرا جنگ تمام شده، وقتی به خودمان رجوع کردیم و متوجه شدیم امام قطعنامه را پذیرفته است، خیلی راحت تر با مسأله کنار آمدیم؛ زیرا امام اینطور صلاح دانسته بودند.
[[page 189]]