یادم هست یک جوان بسیجی از اهالی قزوین با ما بود که به ایشان علی قزوینی می گفتیم. وقتی ایشان به اردوگاه هجده آمد، امام رحلت کرده بودند. عراقی ها از ایشان خواسته بودند تا علیه امام شعار بدهد، ولی وی قبول نکرده بود. عراقی ها هم آتش روشن کرده بودند و گرفته بودند جلوی صورت او و گفته بودند: باید شعار بدهی. اما هر کاری کرده
[[page 227]]بودند زیر بار نرفته بود و شعار نداده بود.
[[page 228]]