مصطفی محمدی نجف آبادی

ثمرات وحدت

کد : 82449 | تاریخ : 17/06/1395

‏یادم هست یکی از عراقی ها برای اینکه خودشیرینی کند و بگوید من مسئول قسمت‏‎ ‎‏سربازها هستم و این قسمت به حرف من گوش می دهند، یکی از اسیرهای سرباز را‏‎ ‎‏بیرون آورد تا به امام توهین کند، ولی او اهانت نکرد. او هم خیلی تعجب کرد که چرا‏‎ ‎‏فردی که همیشه از او حساب می برده این بار در مقابل او ایستاده و به امام توهین‏‎ ‎‏نمی کند؛ لذا این اسیر ایرانی را به قدری شدید زد که از هوش رفت.‏

‏البته، به طور کلی بچه ها با اینکه تحت فشار بودند و در معرض شکنجه و اذیت و‏‎ ‎‏آزار قرار می گرفتند، هیچ وقت به امام و به راهی که در پیش گرفته بودند بی تفاوت‏‎ ‎‏نمی شدند. علاوه بر این، اعتقاد و ارادتشان به جایی رسیده بود که هیچ کس حاضر‏‎ ‎‏نمی شد اسم حضرت امام را بدون احترام ببرد یا اینکه فقط بگوید امام، بلکه همیشه‏‎ ‎‏می گفتند: حضرت امام. این موضوع سبب شده بود که عراقی ها حساس شوند و‏‎ ‎‏حسادت کنند؛ لذا بچه ها را بیشتر می زدند و آزار می دادند.‏

‎ ‎

‎[[page 253]]‎

انتهای پیام /*