مقاله ثانیه در مقدّمات نماز است و ذکر بعض آداب قلبیه آن و در آن چند مقصد است

فصل سوم در آداب قلبیّه سالک است هنگام توجّه به آب برای طهارت

مقاله اولی‌ در آدابی که در تمام حالات نماز بلکه در تمام عبادات و مناسک ضرور است و در آن چند فصل است.

کد : 82511 | تاریخ : 19/07/1395

فصل سوم در آداب قلبیّۀ سالک است هنگام توجّه به آب برای طهارت

‏ ‏

‏     و در این باب حدیث شریف ‏‏مصباح الشّریعه ‏‏را ذکر و ترجمه می کنیم تا‏‎ ‎‏قلوب صافیۀ اهل ایمان را از آن نورانیّتی حاصل شود.‏

‏     ‏‏فی مِصْباح الشَّریعَةِ ‏‏قالَ الصّادِقُ علیه السلام: ‏اِذا اَردْتَ الطّهارَةَ‎ ‎


‎[[page 61]]‎وَالوُضوءَ، فَتَقَدّمْ اِلیٰ الْمٰاءِ تَقَدُّمَکَ اِلیٰ رَحْمَةِ اللّه . فَاِنَّ اللّه تَعٰالیٰ قَدْ جَعَلَ الْمٰاءَ مِفتاحَ‎ ‎قُرْبَتِهِ وَ مُناجاتِهِ وَ دَلیلاً اِلی بِسٰاطِ خِدْمتِهِ. وَ کَمٰا اَنَّ رَحْمَةَ اللّه تُطَهِّرُ ذُنُوبَ الْعِبٰاِد،‎ ‎کَذٰلِکَ النَّجٰاسٰاتِ الظّاهِرَةَ یُطِهِّرُهَا الْمٰاءُ لا غَیْرُ. قٰالَ اللّه تَعالیٰ: هُو الَّذی اَرْسَلَ‎ ‎الرِّیٰاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ وَ اَنْزَلْنٰا مِنَ السَّمٰاءِ ماءً طَهوُراً. وَ قالَ اللّه تَعالی: وَ جَعَلْنا‎ ‎مِنَ الْمٰاءِ کُلَّ شَیْ ءٍ حَیٍّ، اَفَلا یُؤْمِنونَ. فَکَمٰا اَحْیٰا بِهِ کُلَّ شَیْ ءٍ مِنْ نَعیمِ الدُّنْیا،‎ ‎کَذلکَ بِرَحْمَتِهِ وَ فَضْلِهِ جَعَلَ حَیٰوةَ الْقُلُوبِ الطّاٰعٰاتِ. وَ تَفَکَّرْ فی صَفٰاءِ الْمٰاءِ وَ رِقَّتِهِ‎ ‎وَ طُهْرِهِ وَ بَرَکَتِهِ وَ لَطیفِ امْتِزاجِهِ بِکُلَّ شَیْ ءٍ. وَ اسْتَعْمِلْهُ فی تَطْهیرِ اْلاَعْضٰاءِ الَّتی‎ ‎اَمَرَک اللّه بِتَطْهیرِهٰا ‏[‏‏ خ ل: ‏و تعبُّدِک بِاَدائها‏]‏‏. ‏وَ آتِ بِآدٰابِهٰا فی فَرائِضِهِ وَ سُنَنِهِ؛ فَاِنّ‎ ‎تَحْتَ کُلِّ وٰاحِدةٍ مِنْهٰا فَوائِدَ کَثیرَةً؛ فاِذا اسْتَعْمَلْتَها بِاْلحُرْمَةِ، اِنْفَجَرَتْ لَکَ عُیونُ‎ ‎فَوائِدِهِ عَنْ قَریبٍ. ثُمَّ عٰاشِرْ خَلْقَ اللّه کَامْتِزاجِ الْمٰاءِ بِاْلاَشْیٰاءِ: یُؤَدّی کُلَّ شَیْ ءٍ حَقَّهُ‎ ‎وَ لا یَتَغَیَّرُ عَنْ مَعناهُ، مُعْتَبِراً لِقَولِ رَسولِ اللّه صلّی اللّه علیه و آله: مَثَلُ المُؤمِنِ‎ ‎المُخْلِص‏] ‏خ ل: الخاصّ‏[ ‏کَمَثَلِ الماءِ. وَلْتَکُنْ صَفْوَتُکَ مَعَ اللّه تَعاٰلیٰ فی جَمیعِ‎ ‎طاعَتِکَ کَصَفْوَةِ الْمٰاءِ حینَ اَنْزَلَهُ مِنَ السَّمٰاءِ وَ سَمّاٰهُ «طَهوراً». و طَهِّرْ قَلْبَکَ بالتَّقْویٰ‎ ‎وَالیَقینِ عَندَ طَهارَةِ جَوارِحِکَ بِاْلٰماء‎[1]‎‏.‏

‏    ‏‏در این حدیث شریف لطایف و دقایقی است و اشارات و حقایقی است‏‎ ‎‏که قلوب اهل معرفت را زنده کند و ارواح صافیۀ اصحاب قلوب را حیات‏‎ ‎‏بخشد. فرماید:‏

‏     چون ارادۀ طهارت و وضو کردی، متوجّه آب بشو آن سان که متوجّه‏‎ ‎‏رحمت حق شوی، زیرا که حق تعالی قرار داده آب را کلید تقرّب به خود و‏‎ ‎‏مناجات خویش و راهنمای بساط خدمت خود. و چنانچه رحمت خدا پاک‏‎ ‎‏می کند گناهان بندگان را همانطور نجاسات ظاهره را آب پاک می کند نه غیر‏‎ ‎‏آن. خدای تعالی فرماید: «اوست آن کس که فرستاد بادها را برای بشارت در‏‎ ‎‏جلو رحمتش و نازل نمودیم از آسمان آب پاکیزه را.»‏‎[2]‎‏ و فرمود خدای‏‎ ‎


‎[[page 62]]‎‏تعالی: «و قرار دادیم از آب هر چیز زنده را.»‏‎[3]‎

‏    ‏‏و این که در این حدیث آب را به رحمت حق تشبیه، بلکه تأویل، نموده‏‎ ‎‏یکی از نکاتش آن است که آب یکی از مظاهر بزرگ رحمت حق است که در‏‎ ‎‏عالم طبیعت آن را نازل فرموده و مایۀ حیات موجودات آن را قرار داده؛ بلکه‏‎ ‎‏رحمت واسعۀ الهیّه را که از سماء رفیع الدّرجات حضرت اسماء و صفات‏‎ ‎‏نازل و اراضی تعیّنات اعیان به آن زنده گردیده، اهل معرفت به «آب» تعبیر‏‎ ‎‏نمودند. و چون در آب ملکی ظاهری جلوۀ رحمت واسعۀ الهیّه از دیگر‏‎ ‎‏موجودات دنیائی بیشتر است، حق تعالی آن را برای تطهیر از قذارات صوریّه‏‎ ‎‏قرار داد و مفتاح باب قرب و مناجات خود مقرّر فرمود و راهنمای بساط خدمت‏‎ ‎‏خویش، که باب الابواب رحمتهای باطنیّه است، قرار داد. بلکه آبِ رحمتِ‏‎ ‎‏حق در هر نشئه ای از نشئات وجود و در هر مشهدی از مشاهد غیب و شهود‏‎ ‎‏نزول و ظهور کند، تطهیر ذنوب عباداللّه نماید موافق با آن نشئه و مناسب آن‏‎ ‎‏عالم؛ پس با آب رحمت نازل از سماء احدیّتْ ذنوب غیبت تعیّنات اعیان‏‎ ‎‏تطهیر شود؛ و با آب رحمت واسعه از سماء واحدیّت ذنوب عدمیّت مهیّات‏‎ ‎‏خارجیّه تطهیر شود؛ و در هر مرتبه از مراتب وجود مطابق آن مرتبه. و در مراتب‏‎ ‎‏نشئات انسانیّه نیز آب رحمت را ظهوراتی است مختلفه؛ چنانچه از آب نازل‏‎ ‎‏از حضرت ذات به تعیّنات جمعیّۀ برزخیّه ذنوب سرّ وجودی تطهیر شود‏‎ ‎‏(‏وجودُک ذَنْبٌ لا یُقاسُ به ذَنْبٌ‏).‏‎[4]‎‏ و با آب نازل از حضرات اسماء و صفات و‏‎ ‎‏حضرت تجلّی فعلی رؤیت صفت و فعل تطهیر شود. و با آب نازل از سماء‏‎ ‎‏حضرتِ حکمِ عدلْ قذارات خلقیّه باطنیّه تطهیر شود. و با آب نازل از سماء‏‎ ‎‏غفاریّت ذنوب عباد تطهیر شود. و با آب نازل از سماء ملکوت قذارات صوریّه‏‎ ‎‏تطهیر شود. پس معلوم شد که حق تعالی آب را مفتاح قرب و دلیل بساط‏‎ ‎‏رحمت خویش قرار داده. پس از آن، در حدیث شریف دستور دیگری دهد و‏‎ ‎


‎[[page 63]]‎‏راه دیگری برای اهل سلوک و مراقبه مفتوح فرماید. می فرماید:‏

‏     و تفکّر نما در صفای آب و رقت و طهارت و برکت آن و لطافت ممزوج‏‎ ‎‏شدن آن با هر چیزی. و استعمال کن آن را در تطهیر آن اعضائی که خداوند‏‎ ‎‏امر فرموده تو را به پاکیزه نمودن آنها. و ادا کن آداب آنها را در فریضه ها و‏‎ ‎‏سنّت های الهی؛ زیرا که در تحت هر یک از آنها فایده هایی است بسیار که‏‎ ‎‏چون استعمال نمائی آنها را به احترام، منفجر شود از برای تو ـ در نزدیکی ـ‏‎ ‎‏چشمه های فایده های آن.‏

‏     اشاره فرموده در این حدیث شریف به مراتب طهارت به طریق کلّی. و‏‎ ‎‏چهار مرتبۀ کلّی آن را بیان فرموده، که یکی از مراتب آن این است که تا این‏‎ ‎‏جای حدیث شریف مذکور است و آن تطهیر اعضاء است. و اشاره فرموده به‏‎ ‎‏اینکه اهل مراقبه و سلوک الی اللّه نباید واقف به صور و ظواهر اشیاء شوند،‏‎ ‎‏بلکه باید ظاهر را مرآت باطن قرار دهند و از صورْ حقایق را کشف کنند و به‏‎ ‎‏تطهیر صوری قناعت نکنند که آن دام ابلیس است. پس، از صفای آب پی به‏‎ ‎‏تصفیۀ اعضاء برند؛ و آنها را با ادا نمودن فرائض و سنن الهیّه تصفیه کنند و‏‎ ‎‏صفا دهند؛ و از رقّت آنها اعضاء را ترقیق کنند و از غلظت تعصّی بیرون آورند‏‎ ‎‏و طهور و برکت را در جمیع اعضاء سرایت دهند؛ و از لطف امتزاج آب با‏‎ ‎‏اشیاء کیفیّت امتزاج قوای ملکوتیّۀ الهیّه را با عالم طبیعت ادراک کنند و‏‎ ‎‏نگذارند قذارات طبیعت در آنها اثر کند. و چون اعضاء را به سنن و فرائض‏‎ ‎‏الهیّه و آداب آنها متلبّس نمودند، فوائد باطنیه کم کم ظاهر شود و چشمه های‏‎ ‎‏اسرار الهیّه منفجر شود و لمحه ای از اسرار عبادت و طهارت برای او منکشف‏‎ ‎‏گردد. و چون از مرتبۀ اوّل طهارت و دستور آن فراغت حاصل شد، به دستور‏‎ ‎‏ثانوی شروع فرمود، و می فرماید:‏

‏     پس از آن معاشرت کن با خلق خدا مثل ممزوج بودن آب با اشیاء که ادا‏‎ ‎‏می کند حقّ هر چیزی را و از معنای خود تغییر نمی کند؛ و تأمّل کن قول رسول‏‎ ‎‏خدا صلّی اللّه علیه و آله را که می فرماید مثَل مؤمن خالص‏‏] ‏‏ خ ل: خاصّ‏‏[ ‏‏ مثَل‏‎ ‎‏آب است.‏


‎[[page 64]]‎‏     دستور اوّل مربوط بود به معاملۀ انسان سالک با قوای داخلیّه و اعضای‏‎ ‎‏خود؛ و دستور دوم، که در این فقره از حدیث شریف است، مربوط است به‏‎ ‎‏معاملۀ انسان با خلق خدا. و این دستور جامعی است که کیفیّت معاشرت‏‎ ‎‏سالک را با مخلوق بیان فرموده؛ و ضمناً از آن، حقیقت خلوت نیز استفاده‏‎ ‎‏شود. و آن، چنان است که سالک الی اللّه در عین حال که با هر دسته از مردم‏‎ ‎‏معاشرت به معروف کند و حقوق خلقیّه را ردّ نماید و با هر یک از مردم به طور‏‎ ‎‏مناسب حال او مراوده و معامله کند، از حقوق الهیّه نگذرد و معنای خود را که‏‎ ‎‏عبارت از عبودیّت و توجّه به حقّ است از دست ندهد؛ و در عین حال که در‏‎ ‎‏کثرت واقع است در خلوت باشد، و قلب او که منزلگاه محبوب است خالی از‏‎ ‎‏اغیار و فارغ از هر نقش و نگار باشد. پس، دستور سوّمی را ذکر فرموده که آن‏‎ ‎‏کیفیّت معاملۀ سالک است با خدای تعالی، می فرماید:‏

‏     باید صفای تو با خدای تعالی در همۀ طاعاتت مثل صفای آب باشد در‏‎ ‎‏وقتی ‏‏]‏‏که‏‏]‏‏ نازل نمود آن را از آسمان و نامید آن را «طهور».‏

‏     یعنی باید سالک الی اللّه خالص از تصرّف طبیعت باشد و کدورت و‏‎ ‎‏ظلمت آن را در قلب او راهی نباشد، و جمیع عبادات او خالی از جمیع‏‎ ‎‏شرک های ظاهری و باطنی باشد. و همانطور که آب در وقت نزول از آسمان‏‎ ‎‏طاهر و پاکیزه است و دست تصرف قذارات به آن دراز نشده، قلب سالک، که‏‎ ‎‏از سماء غیب ملکوت طاهر و پاکیزه نازل شده، نگذارد در تحت تصرّف‏‎ ‎‏شیطان و طبیعت واقع شده به قذارات آلوده گردد. و پس از این دستور،‏‎ ‎‏آخرین دستور جامع را برای اهل ریاضت و سلوک بیان فرمود، می فرماید:‏‎ ‎‏     پاکیزه کن دل خویشتن را به پرهیزگاری و یقین در وقت پاکیزه نمودن‏‎ ‎‏اعضاء خود را به آب.‏

‏     و در این، اشاره به دو مقام شامخ اهل معرفت است: یکی تقوا، که‏‎ ‎‏کمال آن ترک غیر حقّ است؛ و دیگری یقین، که کمال آن مشاهدۀ حضور‏‎ ‎‏محبوب است.‏

‎[[page 65]]‎

  • )) مصباح الشّریعة، «الباب العاشر، فی الطّهارة».
  • )) (فرقان / 48).
  • ))  (انبیاء / 30).
  • )) «وجود تو گناهی است که هیچ گناهی با آن قابل قیاس نیست.»

انتهای پیام /*