یک نویسنده مسیحی که در ابتدای انقلاب به ایران آمده بود بعد از آنکه به کشورش مراجعت می کند در آنجا می گوید: خیلی چیزهای انقلاب ایران مرا جذب کرد؛ ولی مهمتر از هر چیز خاطره من از امام و رهبر انقلاب بود، من با آنکه خیلی از شخصیتها و سیاستمداران جهانی را دیده ام؛ ولی تا به حال کسی را به اندازه رهبر انقلاب ایران اینگونه صمیمی و مطمئن و آرام ندیده ام، و من در حسینیه جماران او را دیدم که در عین
[[page 74]]حال که مردی انقلابی و خستگی ناپذیر است؛ ولی گویا دنیایی از آرامش و اطمینان او را همراهی می کند.

[[page 75]]