فصل اول ویژگیهای فردی

با کمال آرامش خاطر مطالعه میکردند

کد : 82819 | تاریخ : 08/06/1395

‏روزی منزل حضرت امام رفتم به آقای صانعی گفتم که من آمده ام و با امام کاری دارم،‏‎ ‎‏آقای صانعی رفت و به امام گفت، امام فرمودند: بیایید تو، من رفتم خدمت ایشان دیدم‏‎ ‎‏امام دارند مطالعه می کنند که بیایند درس بگویند، این برای من آن موقع به قدری عجیب‏‎ ‎‏به نظر می رسید که توی این گیر و دار که اعلامیه هایی از طرف ساواک به در و دیوار‏‎ ‎‏زده اند و فحشهای رکیک به امام داده اند، و توی این اوضاع و احوال و شرایط حساس که‏‎ ‎‏مسائل اینقدر به هم پیچیده شده است و با این اعلامیه که ماها را اینقدر ناراحت کرده‏‎ ‎‏بودند، و این نسبتهای بد و ناروا که به امام داده بودند، ایشان چطور بر اعصابشان مسلط‏‎ ‎‏هستند و دارند مطالعه می کنند؟ آن هم کتابی را که جزء متن درس هم نبود، یک کتابی بود‏‎ ‎‏که مثلاً یکی از علما راجع به این بحث نوشته بود و ایشان داشتند آن را مطالعه می کردند،‏‎ ‎‏که بیایند آن مطلب را مطرح و بحث و نقد بکنند. من تعجب کردم واقعاً ایشان چه روحیه‏‎ ‎‏عجیبی دارند که در چنین حالاتی بعد از زدن طلاب و مردم و کوبیدن بازار قم که ماها‏‎ ‎‏اصلاً نمی توانستیم به کتاب نگاه کنیم، ایشان دارند با کمال آرامش خاطر مطالعه می کنند.‏‎[1]‎

‎ ‎

‎[[page 80]]‎

  • )) حجت الاسلام والمسلمین سید حسن طاهری خرم آبادی؛ سرگذشتهای ویژه از زندگی امام خمینی؛ ج 5، ص 114.

انتهای پیام /*