به یاد دارم روزی استاندار کربلا به ملاقات امام آمده بود که درباره شط العرب یا اروند رود صحبت کند، حضرت امام سخن بسیار تندی در مورد اروند رود
[[page 249]]کردند، مترجم ترسید که عین آن را ترجمه کند؛ لذا به محض اینکه ترجمه غلطی کرد، حضرت امام با او برخورد کردند، که چرا غلط ترجمه می کنید؟ او هم ترسید و رفت، بقیه ترجمه را طلبه ای به عهده گرفت. حضرت امام به استاندار گفتند: این درست نیست که شما مردم را اذیت می کنید و از ما متوقع هستید که چیزی نگوییم، همان طور که با شاه مخالفیم با شما هم مخالفیم، شاه به مردم ظلم می کند، شما هم به مردم ظلم می کنید.
[[page 250]]