در بعض احکام شفعه

کد : 83337 | تاریخ : 14/06/1395

مساله 1 ـ ‏اگر بفروشد یکی از دو شریک حصۀ مشاع خود را از مال یا‏‎ ‎‏جنسی، شریک حق دارد با اجتماع شرایطی که می آید حصۀ شریک را از دست‏‎ ‎‏مشتری به همان قیمت بگیرد و این حق را شفعه و صاحبش را شفیع گویند.‏

مساله 2 ـ ‏حق شفعه در غیر منقولات که قابل قیمت باشد ثابت است، مثل‏‎ ‎‏اراضی و باغ و خانه. و امّا در منقولات و در غیر منقولات که قابل قسمت نیستند‏‎ ‎‏مثل نهر و راه کوچک و چاه تنگ و درخت، محل اشکال است، و احتیاط واجب‏‎ ‎‏آن است که شریک بدون رضای مشتری اعمال حق شفعه نکند و مشتری هم‏‎ ‎‏اجابت کند شریک را اگر اعمال حق شفعه نماید.‏

مساله 3 ـ ‏شرط است در ثبوت حق شفعه، انتقال حصۀ مشاعه به اجنبی به‏‎ ‎‏فروختن، پس اگر به صداق یا عوض خلع یا هبه منتقل شود شفعه ندارد، کما‏‎ ‎‏اینکه شرط است که بین دو نفر شریک باشد و مشاع باشد، پس اگر شریک‏‎ ‎‏زیادتر شد و یا آنکه قسمت هر کدام مفروز باشد، حق شفعه ثابت نیست.‏

مساله 4ـ ‏معتبر است در ثبوت حق شفعه قدرت شریک براداء قیمت و در‏‎ ‎‏صورت عجز، شفعه ندارد؛ اگرچه ضامن و رهن بدهد، مگر با رضایت مشتری،‏‎ ‎‏بلکه معتبر است حاضر کردن ثمن وقت اعمال حق و در صورت تعذر اگر بگوید‏‎ ‎‏ثمن در همین شهر است سه روز او را مهلت می دهند، و اگر بگوید در شهر دیگر‏‎ ‎‏است بیشتر از سه روز او را مهلت می دهند که بتواند قیمت را از آن شهر به این‏‎ ‎
‎[[page 242]]‎‏شهر منتقل کند؛ به شرطی که مدت طول نکشد که موجب ضرر بر شریک دیگر‏‎ ‎‏شود.‏

مساله 5 ـ ‏شرط است اینکه شفیع مسلمان باشد در صورتی که مشتری‏‎ ‎‏مسلمان باشد، پس کافر بر مشتری مسلمان شفعه ندارد، اگرچه فروشنده کافر‏‎ ‎‏باشد، و امّا کافر بر کافر و مسلمان بر کافر شفعه دارد.‏

مساله 6 ـ ‏غائب می تواند اعمال حق شفعه کند بعد از اطلاع بر فروش‏‎ ‎‏شریک حصۀ خود را ولو بعد از مدت زیاد، و همچنین وکیل مطلق غائب و وکیل‏‎ ‎‏در حق شفعه در صورت اطلاع بر فروش و عدم اطلاع موکل می توانند اعمال‏‎ ‎‏حق شفعه کنند.‏

مساله 7 ـ ‏ثابت است شفعه از برای سفیه، اگرچه اخذ او نافذ نیست، لکن‏‎ ‎‏با اذن ولی و اجازۀ او می گیرد. و همچنین است دیوانه و بچه؛ اگرچه متولی از آن‏‎ ‎‏دو، ولی آنها باشد.‏

‎ ‎

‎[[page 243]]‎

انتهای پیام /*